خلاصة:
در دنیای امروز رسانه ها به یکی از اجزای اصلی جوامع بشری تبدیل شده اند، بنابراین آموزش سواد رسانه ای یکی از ملزومات اساسی برای همه مخصوصا مخاطبان جوان محسوب می گردد. هدف اصلی از آموزش سواد رسانه ای را می توان دسترسی، تجزیه وتحلیل و تولید ارتباط در اشکال گوناگون رسانه ای و مصرف انتقادی محتوای رسانه ها، کسب مهارت در مدیریت اطلاعات، شناخت تاثیرات ممکن در استفاده از رسانه ها و افزایش پتانسیل جهت انجام گفتمان دموکراتیک در جامعه جهانی دانست. اگر سواد رسانه ای را علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه ها بر اساس هنجارهای درونی شده بدانیم، نباید از بررسی جایگاه آن در سیاست های رسانه ای کشورها غافل شویم. در این پژوهش، بر اساس اصول برنامه سواد رسانه ای انتقادی و مولفه های مطرح در آن و روش اسنادی- تحلیلی، اسناد وزارت آموزش وپرورش به عنوان یکی از مهم ترین نهاد فرهنگی و آموزشی موردبررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان توجه در اسناد وزارت آموزش وپرورش، از میان مولفه های سواد رسانه ای انتقادی، تنها به مولفه فهم و درک انتقادی بوده و برای ارتقای مولفه توانایی ارتباطی، هیچ سیاستی تدوین نیافته است.
ملخص الجهاز:
"CML: Center for Media Literacy اهداف و دیدگاه های تولید کنندگان و طراحان رسانه ، در ذیل اصل زبان (رمزها و قواعد): آگاهی از تجربه کاربران مختلف (دیدگاه ها و پیش زمینه آن ها) در رابطه با یک رسانه ، در اصل رمزگشایی مخاطب : آگاهی از ترفند ها و زبان خلاق تولید کنندگان رسانه ، در اصل بازنمایی (محتوا و پیام ): آگاهی از خشونت ، بازاریابی، آگاهی درباره کلیشه ها و ارزش ها زیربنایی برندهای شرکت های تجاری، کلیشه های جنسیتی و نژادی موجود در رسانه های محبوبی همچون ویدئوگیم ها و در اصل انگیزه : آگاهی از این که پیام های بازاریابان برای کسب سود و قدرت می باشد، برای کودکان ضروری است که در ادامه به توضیح آن ها خواهیم پرداخت .
Cantor & wilson به این معنا که رسانه ها در ساخت مفهوم تفکر بدون آگاهی مخاطب نقش دارند و در این ساخت مسلما رسانه ها آگاهی اندیشمندانه و درونی مخاطبان خود را نادیده می انگارند؛ بنابراین رسانه ها نفوذ قابل توجهی بر درک ما از رویدادهای زندگی داشته و به آن ها شکل خواهند داد؛ بنابراین محققان بسیاری تأثیرات دیدن خشونت در رسانه را عاملی در افزایش رفتار های ضد اجتماعی و پرخاشگرانه ، افزایش ترس از قربانی بودن ، افزایش حساسیت زدایی نسبت به خشونت و قربانیان خشونت ، افزایش تمایل برای خشونت بیشتر در سرگرمی و زندگی واقعی عنوان می کنند (کمیسیون خشونت و جوانان انجمن روان شناسی امریکا١، ١٩٩٣).
"The Effects of Television Consumption on Social Perceptions: The Use of Priming Procedures to Investigate Psychological Processes," Journal of Consumer Research, March."