خلاصة:
نجم الدین رازی از عرفای مشهور سده ششم و ابتدای سده هفتم هجری است که آثار متعددی در حوزه عرفان اسلامی تالیف کرده است. او در مهم ترین اثرش مرصادالعباد از ابتدا و انتهای آفرینش و آغاز سلوک و نهایت سیر و مقصد و مقصود عاشق و معشوق خبر می دهد. در عرفان رازی، حق تعالی که زیبای مطلق است اسما و صفات خود را در کائنات متجلی کرده تا هر ذره ای به اندازه استعداد خویش به کمال نایل شود، اما این انسان است که با بهره مندی از آیینه «دل»- که جایگاه جمیع اسما و صفات زیبای حق تعالی است- زیبایی های او را به تمام و کمال بازتاب می دهد.
ملخص الجهاز:
در عرفان رازی، حق تعالی که زیبای مطلق است اسما و صفات خود را در کائنات متجلی کرده تا هر ذرهای بهاندازة استعداد خویش به کمال نایل شود، اما این انسان است که با بهرهمندی از آیینة «دل»- که جایگاه جمیع اسما و صفات زیبای حق تعالی است- زیباییهای او را به تمام و کمال بازتاب میدهد.
از قول یکی از محققان عرفان اسلامی در شرح بیان زیبایی عرفانی آمده که: «ذرهای یافت نمیگردد مگر اینکه از این جمال قدسی و نور تابناک الهی به اندازة استعداد و قبول در آن اشراق کرده و بهقدر عنایت استحقاقی آن موجود در آن تابیده باشد و اگر چنین نبود ظهوری در اشیا پدیدار نمیآمد و به همین معنی اسرار وجود و ثبوت و ظهور و تجلی آشکار گردیده و بدون آن هیچ موجودی از کتم عدم قدم به عرصة هستی نمینهاد (کبیر،107:1384).
حافظ همین دیدگاه را در این بیت آورده است: جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد (حافظ، 290:1362) خواجه شیراز در این بیت، دیدگاه عرفانی شیخ نجمالدین رازی را تأیید میکند و با دعوت انسان به تهذیب نفس میگوید: «حق و حقیقت فینفسه حجاب ندارد و شناختپذیر و قابل انکشاف است.
تجلی این زیبایی در کلام حافظ نیز ظهور کرده است: ملک در سجده آدم زمین بوس تونیت کرد که در حسن تو چیزی یافت بیش از طور انسانی (حافظ، 946:1362) شاه محمد دارابی، شارح عرفانی ابیات غامض حافظ در لطیفه غیبی مینویسد: این کلام خطاب با حضرت سید کاینات و خلاصة موجودات است...