خلاصة:
«تجربه معنوی خودگرا» آگاهی بی واسطه فرد از حالات، ویژگی ها، قابلیت ها و توانایی های درونی خویش است. این تجربه، هم زمان با تجربه فعالیت های غرق شده در بی فکری و تعمق در ذات خویش، به شکل کاملا درونی و فردگرایانه ظهور می کند. نمود بیرونی این تجربه از واکاوی یگه و مدیتیشن بر محوریت درک خودبنیان فرد به دست می آید که یکسره با نگاهی ابزارگونه به تحصیل خودآگاهی و آگاهی درونی نائل می آید. نگارنده در این مقاله، با نظر به دغدغه انسان گرایی در جذب بصیرت های تجربه دینی، نشان می دهد که لازمه چنین تلاشی در ورطه عمل، به ظهور تجربه معنوی خودگرا می انجامد. این تجربه جدید و ملموس که با تحلیل سه مفهوم تجربه، معنوی و خودگرا تشریح می شود، به شکل خارجی در استقبال بی نظیر انسان معاصر از یگه و مدیتیشن رخ داده است. درواقع، این استقبال که ریشه در انتظاری کارکردگرایانه دارد، خواهان تجربه درون نگرا و تامل درونی، کسب احساس تمامیت یافتن خویش، رشد و ارتقاء ابعاد وجودی فرد، کسب نیروی درونی، خودپویایی و خودشکوفایی معنوی، کسب احساس مقدس بودن، شادابی جسمی و روحی، تحصیل آرامش و... است. این ماهیت نگاه انسان گرایانه بر تعالیم سنتی در باب تجربه دینی است که در عمل، به ظهور «تجربه معنوی خودگرا» منجر شده است.
ملخص الجهاز:
اسمارت معتقد بود مسئلۀ هپبورن سوالاتی شگرف در باب آینده دین پیش میکشد و چنانچه این دغدغۀ واقعی انسانگرایان محسوب شود، شاید حاکی از همگرایی تدریجی مسیحیت و انسانگرایی باشد که البته نتیجۀ جدیدی را به دنبال خواهد داشت؛ برای نمونه، مسیحیت پروتستان – در شکلهای کمتر محافظهکارانهاش – بهطور فزایندهای تلاش میکند تا دین را به جای تفسیر با نظریات اعتقادی بر حسب تجربۀ وجودی فرد تفسیر کند.
این آگاهی، همزمان با تجربۀ فعالیتهایی که ریشه در غرقشدن در بیفکری و تعمق در ذات خویش داشته است، به شکل یکسره درونی و فردگرایانه ظهور میکند؛ البته شخص برای کسب این آگاهی باید خود را به تکرار برخی فعالیتها عادت دهد؛ فعالیتهایی که درونمایهای یکسره معنوی و سوبژکتیو دارند.
در اینجا مراد، انواع گونههای متنوع و متفاوت این دو است؛ اعم از مواردی که سراسر بر تأملات ذهنی و سکون متمرکز بودهاند تا نمونههایی که جنبه فعال داشتهاند و توأم با حرکات اعضای بدن هستند؛ اما رویکرد همۀ آنها ناظر به دروننگری و هدف کسب آگاهی از ابعادی وجودی شخص است.
به عبارت دیگر، یگه و مدیتیشن نمونۀ کامل بینش و فعالیتهایی هستند – چنانچه در تعریف تجربۀ معنوی خودگرا بیان کردیم – که فرد با تجربه آنها تلاش میکند تا به کسب آگاهی بیواسطه از حالات و قابلیتها و تواناییهای درونی خود دست یابد؛ بنابراین ادله و آثار این ایده با بررسی یگه و مدیتیشن روشن میشود.
3- هرچند که به وجود شباهتهایی میان این دو اشاره دارد؛ برای مثال نگاه کنید به: Margaret Wills, Connection, action and hope, in Journals: Religious Health, vol 46.