خلاصة:
پارادایم ها یا الگوواره های هر عصری به دلیل تحولات محیطی، پیشرفت دانش بشری و فناوری ها، کارآمدی خود را در توضیح پدیده ها و رفتارها از دست داده و ناگزیر به جابه جایی با پارادایم های جدید هستند. پارادایم نفوذ نیز مشمول همین قاعده بوده و در سیر تاریخی خود دچار تطور شده است. از این رو، هدف اصلی این پژوهش شناخت ماهیت نفوذ در قرن بیست و یکم و ملاحظات امنیتی متناسب با هویت فرانوین است. روش دستیابی به این هدف توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها نیز براساس اسناد و مدارک علمی صورت می گیرد. نتیجه اجمالی این پژوهش این است که پارادایم نفوذ سنتی و نوین که محصول قرون گذشته است، توانایی توضیح شرایط جدید قرن بیست و یکم و به ویژه معارضه دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در عصر کنونی نفوذ از حیث گفتمانی، بازیگران، هدفگذاری ها، آماج، عرصه ها و حوزه ها، روش ها، تکنیک ها و ابزارها متحول شده و نسبت به پارادایم نفوذ سنتی و نفوذ مدرن، بسیار متنوع، پیچیده و مرکب شده است به نحوی که باید از آن به الگوواره نفوذ فرانوین یاد کرد. از آن جایی که هویت نفوذ فرانوین منبعث از قدرت نرم، مولد، مجازی، هوشمند و بهره مند از یافته های دانش علوم رفتاری (به ویژه نظریه های روان شناسی و علوم ارتباطات) و علوم دقیقه به مثابه قواعد رزم است، به طور طبیعی ملاحظات امنیتی جدیدی را برای مواجهه با آن ضرورت بخشیده است.
ملخص الجهاز:
در بررسي مسئله از روش کيفي و بهره گيري از تکنيک نظريه پردازي و مطالعه کتابخانه اي و اسنادي استفاده گرديده است چهار) مطالعات فرهنگي : از نمونه هاي پژوهشي در اين دسته مقاله «شيوه هاي نفوذ و سلطه فرهنگي در روابط بين الملل » نوشته محمد ستوده (١٣٧٢) است که تلاش دارد نشان دهد که استعمار براي اعمال نفوذ در شرايط مختلف به تناسب هاي متفاوت از راه ها و شيوه هاي متعدد سياسي ، نظامي ، اقتصادي و فرهنگي استفاده مي نمايد.
با وجود اين ، تمايز بارز نفوذ نوين با نفوذ سنتي ، نيمه نرم شدن نفوذ، موسع شدن عرصه ها و اهداف نفوذ به فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي و نظامي ، فناورانه ، تنوع ابزارهاي نرم مانند خبرگزاري ها و رسانه ها، شيوه هاي اعمال نفوذ مانند عمليات رواني ، استراتژي فريب ، 1 Anwar Sada 2 Helmut Schmidt 13 3 Margaret Thatcher ديپلماسي عمومي ، تنوع نفوذگران اعم از دولتي و غيردولتي ، افزايش کارکردهاي سازمان هاي اطلاعاتي و ضد اطلاعات است که همه اينها در چارچوب اثبات گرايي مدرن طراحي و به کارگيري مي شد.
- پارادايم نفوذ فرانوين پايان جنگ سرد و فروپاشي نظم دو قطبي و تلاش هاي نظري و راهبردي براي استقرار نظم جديدِ امريکايي ، تحولات شگرف فناوري هاي ارتباطي و کارکردهاي متنوع و متکثر جهاني آن ، شکل گيري جامعه شبکه اي و عصر اطلاعات (کاستلز،١٣٨٥: ٥٤٤)، طرح نظريه هاي نرم افزارگرايي مانند هنجاري شدن قدرت ، قدرت نرم ، قدرت مولد، قدرت مجازي در حوزه هاي راهبردي و امنيتي ، چهره اي جديد از قابليت ها و توانايي هاي تاثيرگذار و نفوذ به دولت ها داد، که بيانگر به طور پارادايمي نفوذ نوين به نفوذ فرانوين است .