The present paper makes an attempt to evaluate and criticize a colossal Persian prose textbook in Iranian universities which has gone to a sixth edition over the last sixteen years. In about seven hundred pages of Anvā’-e nasr-e Farsi (Persian Prose Types), the author of the book, M. Rastegar Fasa’i, attempts to cover all aspects of Persian prose. In his endeavor, he sometimes enters English prose, a field in which he has little knowledge and as a result he makes mistakes. In terms of documentation, too, the work is poor and it reminds one of students theses that are botched up in a hurry. The present author pinpoints many mistakes and typos in this book and offers suggestions to revise the book for the better and believes that by a good copyediting which is not obviously carried out yet, the work can turn into a useful source for students and scholars.
ملخص الجهاز:
انواع نثر فارسی فاقد خلاصه، اهداف فصول و همچنین تمرین پایان فصل است که با توجه به حجم بسیار مطالب، این امر به بیبرنامگی استاد و سردرگمی دانشجو منجر میشود.
2. در فصل اول بخش 2 ـ 1 (مفهوم ادبی نثر) از زرینکوب نقل شده است: آنچه که در زبان اهل ادب «نثر» خوانده میشود، سخنی است که در قید وزن و آهنگ قراردادی معمول در شعر، محدود نیست؛ اما محاورة عادی هم تا وقتی متضمن یک تعبیر ادبی (literary expression) نباشد، نثری که در مقابل شعر باشد، نیست.
بنابراین همة بحث این بخش از کتاب انواع نثر فارسی به همین دلیل مغشوش است و به بازنگری نیاز دارد.
مشکل کتاب انواع نثر فارسی از اینجا شروع میشود که مطالب کتاب سیما داد را عینا تکرار کرده؛ ولی نویسنده از خود، عنوان «شاعر ایرلندی» را به نام سر توماس مور و «شاعر و نمایشنامهنویس و منتقد امریکایی (1888 ـ 1965)» را به نام توماس الیوت افزوده است.
ریشة همة این مشکلات از کتاب سیما داد است که از آن بیتأمل در کتاب انواع نثر فارسی استفاده شده است و مشکل فرهنگ اصطلاحات ادبی سیما داد در این باب، در اصل از منابع فرهنگنامهای وی شروع میشود که در بحث جدی ادبی، اعتبار چندانی ندارد.
علاوه بر تردید در صلاحیت داشتن موضوعات برای گنجاندن زیر عنوان نثر فارسی، مشکل اصلی دیگر این است که نویسنده در اولین بخش از فصل پنجم، واژة نقد و انواع آن را در دو صفحه (صص326 ـ 327) معرفی میکند.