خلاصة:
پاتریشیا کرون و مایکل کوک، در نظریۀ هاجریسم مدعی شدهاند که اسلام، خاستگاه هاجری داشته است. این فرضیه میگوید که خاستگاه اصلی اسلام نه در شهرهای مکه و مدینه، بلکه در منطقهای در شمال غربی شبهجزیرۀ عربستان بوده که از نظر تاریخی، بهخصوص در منابع یهودی، محل سکونت هاجریان محسوب میشده است. استناد آنها در این فرضیه نیز بر یکسان بودن مهگرایه (هاجریان) و مسلمانان، تطبیق بعضی نامهای ذکرشده در کتاب مقدس بر اماکن اسلامی و قبلۀ اول بودن پتراست. این مقاله نشان میدهد که دلایل ارائهشده برای این مدعا، هم از جنبۀ فهم متون تاریخی و هم از نظر علتیابی انحراف محراب مساجد اولیه از قبله، دارای استحکام نیستند.
Patricia Crone and Michael Cook, in their theory of Hagarism, have claimed that Islam has had a Hagarean Origin. The theory says that the origin of Islam, was not in Mecca and Medina, but was in an area at northwest ofArabia, a place which historically was known as the settlement of the Hagareans and Ishmaelites, especially according to Jewish documents. Their relay in this claim is upon sameness of the Mahgraye and Muslims, identifying some Biblical names with Islamic places, and being Petra as the first Qiblah of Muslims. This article shows that their arguments are weak, from both of these viewpoints: understanding the texts, and finding the cause of non-exact orientation of Mihrabs of the early mosques.
ملخص الجهاز:
سيدني گريفيت ، پژوهشگر معاصر، دربارٔە ناموجه بودن حـدس کرون مبني بر ارتباط کلمة سرياني «مهگرايه » با کلمة «مهـاجرون » کـه از ريشـة «هجـرت » گرفته شده است (اعم از هجرت مسلمانان از مکه به مدينه ، يا طبق ادعاي کرون و کوک ، از شمال غرب عربستان به فلسطين ) مي گويد: براي يک ناظر جديد، توجه به شباهتي ظاهري و ريشه شناسانه بين کلمـة سـرياني مسيحي مهگرايه و کلمة عربي اسلامي مهاجرون ، به کلي بي وجه است ؛ چرا که ايـن پيشنهاد که مسيحيان سرياني کلمة عربي اسلامي را اخذ کـرده و در معنـايي کـاملا متفاوت با معناي مورد نظر مسلمانان به کار بردند، در هـيچ سـياق معنـايي مقبـولي قابل طرح نيست ؛ در حالي که شواهد و قراين زيادي بر خـلاف آن وجـود دارد کـه نشان مي دهد نويسندگان سـرياني عمومـا از اصـطلاحات مـورد کـاربرد مسـيحيان يوناني تبعيت مي کردنـد و حتـي بعـد از قـرن هفـتم ، کلمـات يونـاني را بـه طـور روزافزوني به عاريت مي گرفتند.
اما به هر حال ، اسناد و مدارک کهن يهودي نشان مي دهد که يهوديان نه فقـط در قـرون نزديک به اسلام (يعني در زمان نوشته شدن ترگوم ها) بلکه در تمام روزگاران گذشتة خود، محل سکونت هاجريان و اسماعيليان (اعراب نسل ابراهيم ) را در صحراهاي واقع در شمال غرب عربستان مي دانسته اند و برخلاف نظر کرون و کـوک (کـه انتسـاب منـاطق واقـع در شمال غربـي عربسـتان تـا جنـوب فلسـطين بـه هاجريـان و اسـماعيليان را امـري متـأخر پنداشته اند) اين موضوع چيزي نيست که تنها در سده هاي نزديـک بـه اسـلام و بـا ابتکـار نويسندگان ترگوم ها رايج شده باشد.