خلاصة:
در عصر حاضره تغییرات شگرفی در نظریات توسعه پدید آمده است» یکی از این تغییرات» توجه به
مقوله عاملت انسانی است» چیزی که به نوعی باعث پدیدایی و تقویت نظریههایی چون توانمندسازی در
عرصههای مختلف به خصوص در حوزه زنان گردیده است. بر این اساس» توانمندسازی زنان» در
برگیرنده افزایش مشارکت» خود آگاهی, قابلیت اعتماد و گسترش آزادی انتخاب زنان توسط خودشان
است. بنابراین» در مقاله حاضر به توانمند سازی زنان سرپرست خانوار توجه خاصی شده است؛ گروهی
که اغلب در معرض آسیبهایی چون ضعف دسترسی به فرصت های شغلی» بی سوادی با کمسوادی:
نداشتن درآمد مستمر و سایر مشکلات روحی و روانی قرار دارند که در صورت تشدید آنهاء خسارات
قابل تاملی بر پیکره اجتماع وارد خواهد شد. به همین خاطرء مقاله حاضر که با هدف بررسی شیوه های
توانمند سازی زنان سرپرست خانوار به لحاظ نظری نگاشته شده است» در صدد است با الهام از
نظریههای توانا سازی» رفاه و با تاکید بر نقش سرمایهی اجتماعی (حمایت اجتماعی» اعتماد و
اطمینان)» راهکارهای جدیدی را به منظور توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در عرصههای
اقتصادی» اجتماعی و روانی ارایه نماید» تا از این رهگذره» متولیان امور زنان سرپرست خانوار با کار بست
راهکارهای مذ کورء گامهای کاربردی تری را با لحاظ محلی نگری» جهت بهبود کیفیت زندگی این گونه
اقشار آسیب پذیر جامعه بردارند.
ملخص الجهاز:
اين گروه از زنان اغلب با عوامل آسيبزايي همچون ، ضعف دسترسي به فرصت هاي شغلي، بيسوادي يا کمسوادي، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحي و رواني مواجه ميباشند که در صورت فقدان حمايت هاي همه جانبه هزينه هاي هنگفتـي را به جامعه تحميل خواهند کرد (بختياري، ١٣٨٥ : چکيده ) با اين وجود، وفاق عمومي که بر سر مسأله ي آسيب پذير دانـستن زنـان سرپرسـت خانوار وجود دارد، موجب شده که بسياري از دستگاه هاي محلي، ملي، جهـاني، خـود را دست اندر کار گره گشايي از مسائل اين زنان و خانواده هاي آن ها بدانند و در جهت توانا سازي و حمايت از آنان تا رسيدن به سطح توسعه اقتصادي و اجتماعي مطلوب فعاليـت کنند (معيد فر و حميدي، ١٣٨٦ .
دسـتاوردها مـي تواننـد از برآورده شدن نيازهاي اساسي تا دستاوردهاي پيچيده تري ماننـد، عـزت نفـس داشـتن ، مشارکت در زندگي اجتماعي، سياسي و غيره را در بر گيرند (کتابي و همکـاران ، ١٣٨٤ :٦-٥) در اين راستا، يکي از نظريه هاي مهم در رابطه با مس ايل زنان ، نظريـه ي توانـا سـازي است که از نظر طرفداران اين نظريـه ، بـرآورده سـاختن نيازهـاي اساسـي از ١ سارالانگه حقوق اوليه تم ام افراد است و هر فـردي بايـد امکـان ١٦ / مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي، سال سوم ، شماره بيست و هفتم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * ايـن را داشـته باشـد کـه از تمـام تواناييها و خلاقيت هاي خود استفاده کند، بنابراين ، زنان بايد بياموزند که با خود باوري و اعتماد به نفس در پذيرش و توزيع مسئوليت ها چه در خانواده و چه در جامعه شرکت کنند.