خلاصة:
تاریخ اندیشه طی سدة اخیر موقعیت خود را بهمثابه یک دیسیپلین یا حوزة مطالعاتی متمایز تثبیت کرده است. به تبع این امر، توجه به مباحث روششناختی این حوزة مطالعاتی نیز گسترش یافته و مجموعهای از منازعات روشی را برانگیخته است. عمدهترین منازعات روششناسی حول مباحثی چون متن و زمینه، مطالعة طولی و عرضی و نیز مسئلة عینیت در جریان است.
در این مقاله، کار تاریخنگار آلمانیتبار آمریکایی، آرتور لاوجوی، در بستر این مباحث روششناسی تاریخ اندیشه مورد توجه قرار میگیرد. او که به واسطة طرح روش «تاریخ ایدهها» در محافل علمی و دانشگاهی شناخته میشود، به رویکرد متنگرا و علاقهمند به مطالعات طولی در تاریخ اندیشه تعلق دارد. بنای رویکرد روشی او بر دو ستون اصلی بنا شده است: نخست، مفهوم «واحد-ایده» که عبارت از ایدههای بنیادینی است که دکترینها و نظریهها از ترکیب آنها ساخته میشوند و دیگر تأکید بر مطالعة تحول ایدهها در بستر میدانها و حوزههای مختلف فکری بدون توجه به مرزها و دیوارهای تخصصی و رشتهای