خلاصة:
در بازخوانی منابع رجالی، نظارهگر جرح و تضعیف راویان متعددی هستیم. بهنظر میرسد که راویان در نگاه رجالیان و محدثان متقدم (تا سده پنجم هجری) دارای گونههای مختلفی بودهاند. این پژوهش بهدنبال آن است که دریابد برای رجالیان کهن، جرح و تضعیف تمام راویان ضرورت داشته یا برخی از راویان از اولویت بیشتری برخوردار بوده و جرح و تعدیل آنان لازم بوده است؟ این پژوهش به این نکته رهنمون شده که در کتابهای رجالی شاهد سهگروه راوی هستیم؛ راویان روایات شفاهی، راویان صاحب کتاب حدیثی و راویان طرق به کتابهای حدیثی. رجالیان به جرح و تعدیل راویان روایات شفاهی و راویان طرق، کمتر اهتمام داشته¬اند و بیشتر به بحث طبقات این دودسته عنایت داشتهاند. همچنین ضعف راویان طرق، مشروط به اینکه در طریق یک اثر مشهور بوده باشند و یا حدیثشناسان بزرگ به ایشان اعتماد و روایات بسیاری را در حوزه الزامات از آنان نقل کرده باشند، به حدیث ایشان لطمهای وارد نمیسازد. اما توجه ویژه رجالیان در حوزه جرح و تعدیل بیش از هرچیز به راویان صاحب کتاب و مولف بوده است.
ملخص الجهاز:
اما سخن دربارۀ راویانی است که تنها نقش آنها یا بیشترین نقششان حضور در طریق نقل تراث حدیثی بوده است؛ نظیر احمد بن محمد بن حسن بن ولید، احمد بن محمد بن یحیی، ابن عبدون، ابومفضل شیبانی، حسین بن حسن بن أبان، حمید بن زیاد، علی بن أحمد بن محمد بن أبیجید وهارون بن موسی تلعکبری.
اگر نتوان همسانی راویان آثار حدیثی را با ناشران امروزی تماما پذیرفت، اما میتوان در روایت کتابهای مشهور و متواتر پذیرفت که راوی طریق همانند یک ناشر و انتشاراتی است؛ زیرا وقتی اصلی یا کتابی از تواتر ویا شهرت برخوردار بوده تعداد نسخ و طرق آن هم متعدد بوده است.
با توجه به گفتار مجلسی، بعید نیست که دلیل عدم توصیف رجالی برخی از راویان طرق کتب روایی مشهور و متواتر توسط قدما همین بوده است.
در جمعبندی سه نظر پیشین میتوان گفت که امروزه با توجه به فقدان قرائنی که متقدمان در اختیار داشتهاند، نمیتوان به صحت تمام طرق در مشیخه ویا به بیان دقیقتر به صحت تمام طرق به کتابهای حدیثی در کتب اربعه حکم کرد؛ زیرا اگر چنین باشد، شایسته بود شیخ مفید و مرحوم طوسی با روایات کتابهای الکافی و من لایحضره الفقیه تعامل حدیث صحیح داشته باشند که چنین نبوده است.
اما میتوان برخی از راویان کتابهای حدیثی را مشروط به یکی از دو شرط زیر بی نیاز از بررسی دانست: راوی یک اثر مشهور و یا متواتر بوده باشند.
اما آنچه از مطالعه منابع رجالی میتوان دریافت اهتمام ویژه رجالیان در حوزه جرح و تعدیل راویان صاحب کتاب و مؤلف بوده است.