خلاصة:
این مقاله نقدی جدی بر سه نوع تحقیق ادبی است که در سال های اخیر در نشریات علمی پژوهشی فراوان به چاپ رسیده اند و در آن از روش های آماری استفاده شده است. نوع نخست تحقیقاتی است که با تکلف فراوان انجام شده و تنها از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است .این نوع تحقیقات می توانستند با استفاده از روش های آمار استنباطی به مراتب مفیدتر باشند. نوع دوم تحقیقاتی هستند که به علت نا آشنایی محققان با اصول علم آمار ، دارای اشتباهات فاحش هستند و نتایج آنها اساسا نادرست است. نوع سوم تحقیقاتی هستند که حاوی نتیجه گیری هایی هستند که هیچ دلیلی برای آنها ارائه نشده است. در حالی که برای اثبات می بایست از روش های آماری استفاده می شد. در این مقاله ابتدا نقایص روش توصیف و تحلیل هرسه نوع تحقیقات یادشده نشان داده و در هر بخش مثال هایی عینی از مقالات علمی پژوهشی چاپ شده ارائه شده است. سپس به معرفی برخی روشهای مفید آماری و نیز معرفی مختصر نرم افزار آماری spss که یکی از پرکاربردترین و مفیدترین نرم افزارهای تحقیقاتی است ، پرداخته می شود.
In the most of recent Iranian literary researches which use statistical analyses، only a specific part of statistics، i.e. descriptive statistics، is used. It seems that another important part (inferential statistics) is missed in these researches. SPSS is a powerful software package used for statistical analysis in social sciences.This software ، at first، is designed for statistical analyzes at social sciences but for it''s easy environment ، it spread between users and With the increasing needs of users، the abilities of software increase too.
One of the most important capabilities of it is doing inferential statistics. Almost all kinds of statistical analyses may be done by it.
This paper tries to introduce SPSS to the researchers of literature and show the weaknesses of some literary researches and suggests to this group of researchers to use the methods of inferential statistics which are more accurate than the methods of descriptive statistics.
ملخص الجهاز:
نقدی بر کاربرد آمار در پژوهشهای ادبی با معرفی نرمافزار SPSS علیرضا رعیت حسنآبادی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد محمدجواد مهدوی استادیار زبان ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد چکیده این مقاله نقدی جدی بر سه نوع پژوهش ادبی است که در سالهای اخیر در نشریههای علمی- پژوهشی فراوان به چاپ رسیدهاند و در آنها از روشهای آماری استفاده شده است.
کاستیهای روش آماری در پژوهشهای ادبی فارسی در سالهای اخیر، در بسیاری از تحقیقات ادبی اعم از مقاله و پایاننامه که در آنها از روشهای آماری استفاده شده، مشاهده میشود که با جدول و نمودار فراوانی و درصد فراوانی کار تجزیه و تحلیل پایان میگیرد بیآنکه گفته شود فایدۀ این جداول فراوانی و درصد چیست و اصلا به چه کار میآید.
در بسیاری از پژوهشهایی که برمبنای جدول فراوانی و نمودار فراوانی در مسائل سبکشناسی انجام شدهاند، چنین مشکلاتی دیده میشود؛ ازجمله مقالات زیر: «مقایسة سبکی اقتفاهای صائب از حافظ» (حیدری و دیگران، 1390)؛2 «مقایسة شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی» (احمدی و صفایی، 1389)؛3 (این تحقیق ازنظر معیارهای علمی و پژوهشی هیچ مشکلی ندارد و نتایج آماری آن نیز صحیح است؛ اما محققان بهآسانی میتوانستند با استفاده از روشهای آمار استنباطی به مقایسۀ تحلیلی و محتوایی دقیق دو شاعر بپردازند.
اما دلیل اشتباه این است: فرض کنیم اشکال اساسی اول که ذکر شد، در مقاله وجود نداشت؛ یعنی محققان با تتبع فراوان به بررسی بیت به بیت اشعار مولانا مانند اشعار خاقانی و حافظ میپرداختند؛ در این صورت نیز روش آماری مبتنیبر شمارش کارآمد نخواهد بود؛ یعنی هرگز نمیتوان فقط با بسنده کردن به تعداد انواع التفات در کار شاعران به این نتیجه رسید.