خلاصة:
ﺑﻪ رﻏﻢ ﺗﻔﺎوت ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﻓﺮم ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ و ﺗﺰﻳﻴﻨـﺎت ﻣﻌﻤـﺎری در دو ﻣﺴـﺠﺪ اﻣـﺎم ﺟﺎﻣﻊ ﻋﺒﺎﺳﻲ( در اﺻﻔﻬﺎن و ﺳﻠﻄﺎن اﺣﻤﺪ در اﺳﺘﺎﻧﺒﻮل، ﺷﺎﻫﺪ ﻧﻮﻋﻲ وﺣﺪت در ﺑﻴﺎن ﺣﻘﻴﻘﺘﻲ اﺑـﺪی ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ آن ﻫﺎ را از ﺷﺮاﻳﻂ و ﻣﻘﺘﻀﻴﺎت زﻣﺎن رﻫﺎﻳﻲ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ و ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ دوام و ﺑﻘـﺎی اﻳـﻦ دو ﺑﻨـﺎ ﻣﻲ ﮔﺮدد. اﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮔﻮﻳﺎی ﺳﻤﺒﻠﻴﺴﻢ ﺣﺎﻛﻢ ﺑﺮ ﻧﻘﻮﺷـﻲ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ورای ﺻـﻮرت ﻇـﺎﻫﺮ، ﻣﺘﻀـﻤﻦ ﺷﻬﻮد ﺣﻘﺎﻳﻖ ازﻟﻲ و ﺟﺎوداﻧﻪ اﺳﺖ. ﻫﺪف از اﻳﻦ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺑﺮرﺳﻲ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺗﺰﻳﻴﻨﻲ ای اﺳﺖ ﻛـﻪ در اﻳـﻦ دو ﻣﺴﺠﺪ ﺑﻪ ﻛﺎررﻓﺘﻪ، ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر و ﻓﻀﺎی آن ﻫﺎ وﺣﺪت ﺑﺨﺸﻴﺪه و آﻧﻬـﺎ را ﺟﺎوداﻧـﻪ ﺳـﺎﺧﺘﻪ اﺳـﺖ. روش ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﻮده و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﺐ از روش ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای و ﻣﻴﺪاﻧﻲ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳـﺖ. از ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴـﻖ ﭼﻨـﻴﻦ ﻣـﻲ ﻧﻤﺎﻳـﺪ ﻛـﻪ ﻋـﻮاﻣﻠﻲ ﭼـﻮن ﺗﻮﺣﻴـﺪ، اﻧﺘـﺰاع ﮔﺮاﻳـﻲ، ﻏﺎﻳﺘﻤﻨﺪی، رﻣﺰﮔﻮﻧﮕﻲ و زﻳﺒﺎ ﺑﻮدن ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪان ﻣﺴﻠﻤﺎن ﺑﻮده و ﺑﻪ رﻏﻢ ﺗﻔﺎوت ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در اﻳﻦ دو ﺑﻨﺎ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞ ﺗﻔﺎوت ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎ ﺑﻮده، روح ﺣﺎﻛﻢ از وﺣﺪت ﻣﺘﻌﺎﻟﻲ ﭘﻴـﺎم اﺳـﻼم ﻧﺸـﺌﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ.
Despite the differences in structural forms and architectural ornaments between Imam (Jaame Abbasi) mosque in Isfahan and Sultan Ahmed Mosque in Istanbul، we can see a type of similarity in expressing an eternal truth that liberate them from the conditions and circumstances of the time and results in the persistence and survival of these two monuments. This indicates a symbolism which dominates the motifs that beyond their appearance، imply eternal and immortality truths intuitively. The aim of this study is to investigate the ornamental elements used in these two mosques، which unify their structure of space and make them immortal. The research method is descriptive- analytical، and desk study as well as field study have been used for analyzing the content. The results of research indicate that the some factors such as monotheism، abstractionism، purposefulness، mysteriousness and beauty have been considered by the Muslim artists; and despite the differences between these two monuments that are mainly due to differences of cultures، the spirits of them have been derived from the transcendental message of Islam.
ملخص الجهاز:
"لذا هدف اصلی مقاله حاضر آن است که با بررسـی ویژگـی هـای نقـوش ایـن دو مسجد به این مهم دست یابد که چرا با وجود تفاوت در نوع و اجرای نقـوش و تزیینـات در هر دو مسجد، حس وحدت در این بناها از میان نرفته است ؟ کدام عوامل باعـث شـده اسـت که وحدت در مساجد بدون توجه به مکان و زمان حفظ شود؟ بدین منظـور مطالعـه ای بـر روی نقوش تزیینی انجام و پس از آن به بررسی ویژگـی و کـارکرد تزیینـات مسـاجد جـامع عباسی و سلطان احمد پرداخته شده است تا عوامل وحدتبخش در این دو بنا نشان داده شود.
بـه کـارگیری مقـرنس ، پـیچ ، کاشی کاری و همچنین نقـوش اسلیمی و ختـایی بـا رنگهـای متنــوع در آثــار ایرانــی از یکسو و استفاده از سنگ و تــزیین مقــرنس در ســردر تزیین سردر ردر با ارتفاع زیـاد و قـوس عثمانی نشان از توجـه بیشـتر س ورودی همراه با دو مناره بلند سازهای در معماری عثمـانی تزیینـات در هنر ایرانی نسبت به هنـر عظیم نشـان داده شـده اسـت .
نقطه مرکزی نقوشـی شـعاعی (در گنبـد) ونقوش را جاودانـه مـی سـازد بــه رنــگ فیــروزهای کــه در ترنج گونه (در چهار نیم گنبـد خود نقش یـا رنـگ نیسـت ، زیر گنبد وسط یک شمسه از اسلیمی به اطـــراف گنبـــد اصـــلی ) وبلکه پیـروی از یـک تفکـر رنگ زرد قرار گرفته و سپس ترنج هـای مسـتقل در سـقف وحدتگرا و منظم است که رنگ های مختلـف در زمینـه نــیم گنبــدها در یــک نظــام متصل به نیروی لایـزال الهـی لاجورد بر اساس طرح واگیـره مشخص کار شدهانـد."