خلاصة:
نظریه تسمه ارتباطی را میتوان از مدلهای سیاستگذاری امنیتی امریکا دانست که در برنامه جامع اقدام مشترک مورداستفاده قرار گرفته است. در مدل تسمه ارتباطی، منافع مختلف بازیگران دیپلماسی هستهای براساس همکاری چندجانبه با یکدیگر پیوند مییابد. تکنیک اساسی برای تحقق مدل تسمه ارتباطی در سیاستگذاری راهبردی امریکا، بهرهگیری از سازوکارهای دیپلماتیک بوده است. دیپلماسی در سیاستگذاری راهبردی میتواند الگوی روابط کشورها را براساس نیازهای ساختار نظام بینالملل تغییر دهد. فرآیند سیاستگذاری هستهای امریکا در برابر ایران براساس همکاری ساختار اجرایی، نهادهای اجتماعی و اتاقهای فکر شکل میگیرد. هریک از سه حوزه یاد شده، وظایف و فعالیتهای خود را در قالب ضرورتهای سازمانی، ساختاری، اجتماعی و بینالمللی انجام میدهند. دانش سیاستگذاری در امریکا معطوف به چگونگی ارتباط حوزههای تصمیمگیری ساختاری با ضرورتهای راهبردی و بینالمللی است. پرسش اصلی این مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «سیاستگذاری راهبردی امریکا در روند برنامه جامع اقدام مشترک دارای چه ویژگیهایی بوده است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «دیپلماسی هستهای از طریق همکاری و مشارکت سازنده قدرتهای بزرگ انجام گرفته و منجر به توافق بینالمللی گردیده است.» در تبیین مقاله از نظریه تسمه ارتباطی «پائول شارپ» استفاده میشود. در این نظریه، مسیر دیپلماتیک نقش تعیینکنندهای در نتایج نهایی خواهد داشت. به هر میزان که مسیر دیپلماتیک دارای انسجام بیشتری باشد، نیل به نتیجه از امکانپذیری بیشتری برخوردار میشود.
The book "An Introduction to the Policy Making Process; Theories، Concepts and Models of Public Policy" is written by Thomas A. Brikland professor at the University of North Carolina Brikland research's focuses on policy making in the field of natural and unexpected crises، as well as theories of the policy process. This book explains how public policy is made، the types of models which could be used to make/evaluate a public policy، and an overview of how public policy making fits into the American government process. The chief benefit of this text is the qualitative approach and clear explanations. It also contains an annotated bibliography of influential works and a dictionary of key terms used in the public policy making process. This review is based on the third edition of this book that published in 2010 by Routledge Publishing.
ملخص الجهاز:
پرسش اصلي اين مقاله به اين موضوع اشاره دارد که : «سياستگذاري راهبردي امريکا در روند برنامه جامع اقدام مشترک داراي چه ويژگيهايي بوده است ؟» فرضيه مقاله نيـز عبـارت اسـت از: «ديپلماسـي هسـته اي از طريـق همکاري و مشارکت سازنده قدرت هاي بزرگ انجام گرفته و منجر به توافق بين المللي گرديده است .
برخي ديگر از نظريه پردازان بر اين اعتقاد بودند که تغيير دولت در ايران ميتواند زمينه هاي لازم براي تغيير در روندهاي سياستگذاري هسته اي ايالات متحده در برخورد با ايران را ايجاد نمايد.
نشانه هايي از تهديد در ادبيات سياسي و برنامه عمومي گروه هاي محافظه کار براي محدودسازي قدرت راهبردي ايران وجود داشته است .
نهادهاي محافظه کار و الگوي تأمين دستاورد مطلق در ديپلماسي هسته اي درحاليکه گروه هاي محافظه کار امريکايي در چارچوب حوزه هاي نظريه پردازي و انديشکده هاي توليد فکر تلاش داشتند محدوديت هاي بيشتري عليه ايران ايجاد کنند، الگوي ديپلماسي ارتباطي معطوف به تداوم همکاريهاي سياسي و امنيتي براساس شکل جديدي از معادله کنش ديپلماتيک محسوب ميشود.
گروه هاي محافظه کار امريکا از اولين روزهاي پس از جنگ سرد تلاش کردند مقابله با کشورهاي راديکال و انقلابي خاورميانه را در دستور کار قرار دهند، به همين دليل سياست منطقه اي جمهوري اسلامي و قابليت هسته اي ايران را به عنوان نماد تهديدات راهبردي براي امنيت ملي امريکا تلقي مينمايند.
آنان را بايد در زمره افرادي دانست که در دوران پس از جنگ سرد خواهان «هژموني خيرانديشانه » امريکا هستند و تلاش دارند زمينه هاي لازم براي مقابله با کشورهايي همانند ايران را به عنوان رسالت راهبردي در فرايند سياستگذاري عليه ايران مورد استفاده قرار دهند.