خلاصة:
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺷﻐﻞ و رﺷﺘﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎری، دﺷﻮاری ﻫﺎ و ﻓﺮﺳﻮدﮔﯽ ﻣﺘﻌﺎﻗﺐ اﯾﻦ ﺷـﻐﻞ، ﺑﻬﺰﯾﺴـﺘﯽ رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﭘﺮﺳﺘﺎران از اﻫﻤﯿّﺖ وﯾﮋه ای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺳـﺎزﻣﺎن و روش ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ آﻧﻬﺎ ﺑﺮای ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس ﻫﺎ اﺗﺨﺎذ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻟﺬا اﯾﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ ﺑـﺎ ﻫـﺪف ﭘـﯿﺶ ﺑﯿﻨـﯽ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﯽ ﭘﺮﺳﺘﺎران ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ و ﺷﯿﻮه ﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس آﻧـﺎن ﻃﺮاﺣـﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﮋوﻫﺶ، ﯾـﮏ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ ﺗﻮصیفی - ﻣﻘﻄﻌـﯽ ﺑـﻮد. ﺟﺎﻣﻌـﻪ آﻣـﺎری ﮐﻠﯿـﻪ ﭘﺮﺳـﺘﺎران زن و ﻣﺮد ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎﻧﻬﺎی آﻣﻮزﺷﯽ ﺷﻬﺮ اﺻﻔﻬﺎن ﺑﻮدﻧﺪ، ﺣﺠﻢ ﻧﻤﻮﻧﻪ 182 ﻧﻔﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ و داده ﻫﺎ ﺑـﺎ ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ ای ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ ﭼﻬﺎر ﺑﺨﺶ ﻣﺸﺨﺼﺎت دﻣﻮﮔﺮاﻓﯿـﮏ، ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ ﺑﻬﺰﯾﺴـﺘﯽ روان ﺷـﻨﺎﺧﺘﯽ رﯾـﻒ، ﭘﺮﺳﺸـﻨﺎﻣﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ ﮐﺎﻧﻬﺎ و ﮐﻮﭘﺮ و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﮥ ﺷﯿﻮه ﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ ﺑـﺎ اﺳـﺘﺮس ﭘـﺎرﮐﺮ و اﯾﻨـﺪﻟﺮ، ﺟﻤـﻊ آوری ﮔﺮدﯾﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ و ﺳﺒﮏ ﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠـﻪ ای (ﻣﺴـﺌﻠﻪ ﻣـﺪار و ﻫﯿﺠـﺎن ﻣـﺪار) ﺑـﺮ ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روان ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ آزﻣﻮدﻧﯽ ﻫﺎ در ﺳﻄﺢ (0/01 >P)و (0/05>P ) از ﻧﻈﺮ آﻣـﺎری ﻣﻌﻨـﺎدار اﺳـﺖ. ﺑـﺎ اﻓﺰاﯾﺶ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺸﺎرﮐﺘﯽ و راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﺮس، ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻬﺰﯾﺴﺘﯽ روان ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ در ﭘﺮﺳـﺘﺎران را اﻓﺰاﯾﺶ داد.
ملخص الجهاز:
"برعکس هر چه شرایط کاری نامساعد باشد و پرستار احساس کند که به عنوان عضوی از سازمان نمی باشد و در تصمیم گیریها مشارکت داده نمی شود احتمال استفاده از راهبردهای سازش نایافته تر و ناکارآمدتر مقابله مانند سبک مقابله ای هیجان مدار در شرایط استرس زا افزایش مییابد، این عوامل باعث میشود فرد دچار احساسات منفی از قبیل اضطراب، تنش ، افسردگی، عزت نفس پایین شود و در رفتار فرد ثبات و پایداری و استقلال لازم دیده نشود و فرد آنقدر درگیر مسائل درونی و ذهنی شود که از رویدادها و محرکهای بیرون از خود غافل شود و در نتیجه این افراد بهزیستی روانشناختی پایین تری دارند.
بنابراین نتایج این پژوهش با پژوهش های ذکر شده همخوانی ندارد در مورد علت این ناهمخوانی میتوان تفاوت در تعداد نمونه ها، جامعه آماری، محل زندگی افراد، قومیت ، سن ، و شرایط اقتصادی – اجتماعی را ذکر کرد و یا ساعات کار برابر پرستاران زن و مرد، حجم کاری زیاد، تعارض با همکاران، تماس هر دو جنس با بیماران و مددجویان، مشاهده رنج و مرگ بیماران، ارتباط با پزشک ، مسئولیت های حرفه ای و مسائل مرتبط با نظام اداری از مسائل شغلی مشترک در حرفه پرستاری هستند که میتواند توجیه کننده این قضیه باشد، همچنین این احتمال وجود دارد که در بعضی از خانوادهها و سازمانها شرایط بهتری برای پرورش هر دو جنس ، تغییر الگوهای تربیتی والدین نسبت به گذشته و حمایت هایی از طرف مدیران و بهبود وضعیت سازمان فراهم شده باشد."