خلاصة:
با اعلان خلافت فاطمی در سال 297 در افریقیه، اندیشه اسماعیلی برای تحول در عرصه های کلامی، فقهی، علمی، سیاسی و کشورداری، بستر مناسب و جدیدی یافت. بررسی مفاهیم بنیادی آموزه های اسماعیلی در دوره اقتدار سیاسی فاطمیان می تواند به شناخت عمیق تحولات فرهنگی این سلسله یاری رساند. مفهوم علم و مبانی علم آموزی از جمله مفاهیم بنیادین فاطمیان است. اسماعیلیان ضمن بزرگداشت مقام علم و جایگاه عالمان، فراگیری علوم مختلف را از ضروریات مذهبی می دانستند. این مقاله می کوشد تا با بررسی تاریخی و محتوایی، ارتباط میان عناصر مختلف مذهب، از امامان تا سازمان دعوت و داعیان اسماعیلی را با مبانی علم و علم آموزی نشان دهد. ضمن آن که تشریح مفهوم و ماهیت علم از منظر اسماعیلیه و پیوند میان علم و شریعت در این مذهب از دیگر دستاوردهای این پژوهش است.
ملخص الجهاز:
به علل مشابه ، توجه اسماعیلیان فاطمی به علم حدیث نیز محدود بود و آن ها در این زمینه به تعالیم و اقـوال امامانشـان بسنده می کردند؛ در هر صورت آنـان بـه احادیـث نبـوی و روایـات منقـول از امامـان قبلی خود، خاصه امام جعفر صادق (ع ) ارج بسیار می نهادند و بسیاری از این احادیـث و اخبار توسط قاضی نعمان ، خاصـه در دو کتـاب دعـائم و شـرح الأخبـار جمـع آوری گردیده است .
در کتاب «العالم و الغلام » از ابن حوشب منصورالیمن ، از کیفیت و ماهیت علم مورد نظر اسماعیلیان تا حدودی پرده بر میدارد؛ دانش یعنی زندگی؛ دانش آموختن یعنی زنده شدن از مرگ جهل و نادانی؛ دانش ، امـانتی اسـت کـه خداونـد بـه انسان سپرده است ، و انسان نباید از روی خودخواهی آن را فقط برای خود بخواهـد و برای خود نگهدارد، بلکه باید آن را به دیگران منتقل سازد.
برای آشنایی با عقاید نوافلاطونی اسماعیلیان که شبیه نظریات علمی دانشمندان آن زمان بود رک به : کرمـانی، راحه العقل ، ٦٧-٥٩؛ ١١٥-١٠٨؛ ٢٠٢-١٩٥؛ همو، تحفه المستجیبین ، ١٤٧؛ ناصر خسرو، جامع الحکمتین ، ٩٤- ١٥ ٩٠؛ ٢٢٠-٢١٨؛ همو، زاد المسافرین ، ٥٦-٥٤ و ٦٤ رستگاری ، یک فضیلت و کمال فکری و عقلی و پاداش دانش است و مرتبه هر فرد در زندگی به میزان سهم او از هستی عقلانی بستگی دارد و این نسبت به مقدار دانشی کـه شخص کسب کرده محاسبه میشود.