خلاصة:
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل، گریبان بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران را گرفته است. این مشکل، نه تنها در نواحی خشک و نیمه خشک، بلکه در بخش هایی از مناطق نیمه مرطوب نیز دیده می شود. بیابان زایی مشتمل بر فرآیندهایی است که هم زاییده عوامل طبیعی و هم نتیجه فعالیت های غیراصولی انسانی است؛ بنابراین، شناخت معیارها و شاخص های ارائه یک مدل برای نشان دادن شدت بیابان زایی و تعیین عوامل موثر برای جلوگیری از بیابان زایی، ضروری است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی پتانسیل بیابان زایی در دشت گندمبان شهرستان قصر شیرین با استفاده از مدل ایرانی ارزیابی پتانسیل بیابان زایی است. با توجه به شرایط منطقه، از سه معیار اقلیم، آب، زمین شناسی و ژئومورفولوژی و 11 شاخص برای تهیه نقشه پتانسیل بیابان زایی استفاده شد. در مرحله بعد، شاخص های هر معیار در هر واحد کاری مورد ارزیابی و وزن دهی قرار گرفت. با بررسی میانگین هندسی شاخص ها و بهره گیری از فن جی. آی. اس، نقشه های مربوط به وضعیت هر معیار تهیه و در انتها از میانگین هندسی معیارها، نقشه نهایی پتانسیل بیابان زایی منطقه تهیه گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که منطقه مورد مطالعه از لحاظ شدت بیابان زایی در سه کلاس ناچیز (38/ 5%)، متوسط (53/ 72%) و شدید (08/ 22%) قرار می گیرد. ارزیابی ارزش عددی معیارهای مورد بررسی نشان می دهد که موثرترین شاخص های بیابان زایی منطقه به ترتیب اهمیت، افت آب های زیرزمینی، حساسیت سازند زمین شناسی و هدایت الکتریکی هستند و در مقابل، نسبت جذب سدیم و کلر خاک کمترین اثر را داشتند. متوسط وزنی پتانسیل بیابان زایی در کل منطقه مورد بررسی 53/ 72% بود که در کلاس بیابان زایی متوسط قرار می گیرد.
Currently، desertification phenomenon is being spread throughout the world including Iran. This problem not only imposes the arid and semi-arid regions but also affects semi-humid regions. Desertification event is induced by both natural factor and improper anthropogenic activities. Therefore، combating desertification needs modeling the effective factors and characteristics. This study aims at evaluating desertification hazard using Iranian Model of Desertification Potential Assessment (IMDPA) model which is adapted to the holistic model. This research is conducted at Gandomban plain، Ghasr-e-Shirin، Iran. However، quantities evaluation of desertification hazard is carried out based on three main factors including climate، water، and geomorphology. The factors comprise 11 indices. Each index estimated، mapped and prioritized based on its weighted mean using Arc GIS software. The result explored that the study area can be classified into three classes including low (5.38%)، moderate (72.53%) and high (22.08%) indicating moderate class for the study area. The effect of climate on desertification was found moderate، while water and geomorphology factors share severe development of desertification event. By and large، the prioritized indices were found deficit of groundwater، geological formation and electrical conductivity (EC)، respectively. In contrast، sodium absorption ratio (SAR) and chloride were lower and neutral agents. It is concluded that the study area is suffering from desertification hazard inducing the shortcoming of groundwater phenomenon.
ملخص الجهاز:
"در حالی که نتایج پژوهش رسمی 9 و همکاران (2010)، با استفاده از توسعة روش مدالوس 10 و شبیهسازی پتانسیل بیابانزایی در غرب دلتای نیل نشان داد که بیشترین متغیرهای مؤثر در بیابانزایی در آن -Melchiade -Iranian Model of Desertification Potential Assessment (IMDPA) -Zehtabian -Zhu -Yonghuan - Yan Li - Wu& Long -Sivakumar -Rasmy - MEDALUS منطقه، توسعة شهری، شوری خاک و عدم اجرای سیاستهای بیابانزدایی است.
نتیجهگیری با توجه به تجزیه و تحلیل انجامشده و نتایج به دست آمده از ارزیابی روش مورد استفاده در دشت گندمبان مشخص گردید که روش مذکور با در نظر گرفتن شاخصهای مناسب و کافی در مناطق خشک و همچنین سادگی مراحل اجرای مدل، روش خاص وزندهی شاخصها و استفاده از میانگین هندسی بهجای جمع یا میانگین حسابی در محاسبة شاخصها و نقشة نهایی بیابانزایی و استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی در تلفیق نقشهها، روش نسبتا دقیقی است و میتواند در مناطق مشابه برای تعیین شدت بیابانزایی مورد استفاده قرار گیرد و در صورت لزوم شاخصها و کلاسهای آن را بر اساس شرایط منطقه اصلاح نمود؛ بنابراین، از آنجا که مؤثرترین شاخصهای بیابانزایی منطقه، افت آبهای زیرزمینی، حساسیت سازند زمینشناسی و هدایت الکتریکی هستند؛ نقش فعالیتهای انسانی و مدیریت منابع آب موجود در منطقه آشکار میگردد و با اجرای روشهای صحیح علمی استفاده از منابع میتوان تبعات نامناسب تخریب اراضی و بیابانزایی را کاهش داد."