خلاصة:
واقعگرایی یا نمایش واقعیّت پس از حوادث خونبار جنگ جهانی، یکی از مهمترین دغدغههای نویسندگان قرن بیستم گردید. آنچه برای آنها اهمّیّت داشت پرداختن به موضوعات این دنیایی و بیان مصیبتها و بلایایی بود که انسان معاصر با آنها در ارتباط است. کشورهای جهان سوّم بیشتر با چنین پدیدههایی سر و کار داشتند؛ از این رو، ادبیّات آنها بیشتر به رئالیسم گرایش داشت و در صدد بیان واقعیّتهای تلخ و آشکار جامعة خود برآمدند. غلامحسین ساعدی، در ایران و طیّب صالح در سودان، از نامدارترین نویسندگان سبک رئالسیم در این دو کشورند. پژوهش حاضر کوشیده بر اساس مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی، همگونیها و ناهمگونیهای داستان «گاو» از غلامحسین ساعدی و داستان دومه ود حامد از طیّب صالح را با تکیه بر مهمترین شاخصههای رئالسیم در این دو داستان و در شش محور عنصر عادت، سیطرة واقعگرایی، رئالیسم انتقادی، روایت ساده، وجهۀ تیپیک شخصیّتها و قهرمانزدایی، بررسی و تحلیل نماید. برآیند پژوهش نشان میدهد که این دو داستان به طور نمادین به جنبههای روانشناختی شخصیّتهایی پرداختهاند که در عقبماندگی غوطهورند و با آن خو گرفته و حاضرند پیشرفت و تمدّن را در جهت حفظ این سنّتهای مندرس از دست بدهند. شاخصههای رئالیسم در هر دو داستان مشترک بوده و از کمترین ناهمگونی برخوردار است و عواملی چون فقر، جهل و سنّت در پدید آمدن آن نقش دارند.
کانت الواقعیة من الاهتمامات الرئیسیة لمؤلفی القرن العشرین بعد الویلات الدمومیة التی خلفتها الحرب العالمیة. وما یهمهم بعد هذه الویلات والمآسی سوی الاهتمام بواقع حیاتهم الدنیویة وما یعانیه الإنسان المعاصر فی هذه الدنیا. انتشرت ظواهر مؤلمة فی هذا القرن کالحرب والاستعمار والتخلف والمجاعة حیث إن الأدیب المعاصر انصرف من الخیال إلی الواقع وحاول أن یصور ما یقاسیه الناس من المشاکل والمآسی. وکانت دول العالم الثالث أکثر قلقا من مثل هذه الظواهر، وبالتالی مال أدبهم أکثر فأکثر نحو الواقعیة ورغب فی معالجة واقع مجتمعهم. یعد غلامحسین ساعدی فی إیران والطیب صالح فی السودان من أبرز الکتاب الواقعیین فی الدولتین. تهدف هذه المقالة إلی رصد وجوه المماثلة والتباین وأسبابهما فی قصة «البقرة» لغلامحسین ساعدی و قصة دومة ود حامد للطیب صالح بالاعتماد علی مدرسة الأدب المقارن لفرنسا. تتناول القصتان المیزات النفسیة للشخصیات التی توغلت فی التخلف وآنست به حیث أصبحت هذه الشخصیات تقف فی وجه مظاهر التقدم والرقی للحفاظ علی هذه التقالید والسنن.
ملخص الجهاز:
درآمدی تطبیقی بر شاخصههای رئالیسم در آثار غلامحسین ساعدی و طیب صالح (بررسی موردی داستان گاو و دومه ود حامد) سید مهدی مسبوق دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلیسینا شهرام دلشاد دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلیسینا حمید آقاجانی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بوعلیسینا چکیده واقعگرایی یا نمایش واقعیت پس از حوادث خونبار جنگ جهانی یکی از مهمترین دغدغههای نویسندگان قرن بیستم گردید.
پژوهش حاضر میکوشد که بر اساس مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی و با روش توصیفی تحلیلی، همگونیها و ناهمگونیهای داستان «گاو» از غلامحسین ساعدی و داستان «دومه ود حامد» از طیب صالح را با تکیه بر مهمترین شاخصههای رئالسیم در این دو داستان و در شش محور عنصر عادت، سیطره واقعگرایی، رئالیسم انتقادی، روایت ساده، وجهۀ تیپیک شخصیتها و قهرمانزدایی، بررسی و تحلیل نماید.
روش پژوهش و مبنای نظری پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است و با تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه به بیان همگونیهای میان سبک داستاننویسی غلامحسین ساعدی و طیب صالح و علل این همگونیها در قصه گاو از مجموعه داستانهای کوتاه عزاداران بیل و قصه دومه ود حامد از مجموعه داستانهای دومه ود حامد میپردازد.
از آنجا که داستانهای طیب صالح بیشتر در فضای روستاهای سودان در جریان است نویسنده در این مقاله این مسئله را در رمان "موسم الهجره" و مجموعه داستانهای "دومه ود حامد" مورد بررسی قرار داده و افزون بر این از واقعگرایی در ادبیات طیب صالح نیز سخن گفته است که این امر بهوضوح در انتخاب مکان روستا به عنوان یکی از مکانهای ادبیاتهای واقعگرا در آثار طیب صالح دیده میشود.