خلاصة:
رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، رویکردی تجزیهپذیر در معنیشناسی واژگانی برای تحلیل معنا است که از سوی آنا ویرزبیکا مطرح شد و تاکنون در مورد بیش از 30 زبان در سراسر جهان به کار رفته است. کلیف گودارد در کنار وی بیشترین سهم را در معرفی آن داشته است. ادعا این است که هستۀ کوچکی از معانی جهانی و اساسی به نام نخستیهای معنایی وجود دارد که از راه واژهها یا دیگر عبارات زبانی در همۀ زبانها قابل بیان است و میتواند به عنوان ابزاری برای تحلیل معانی واژههای پیچیدۀ زبانویژه و فرهنگویژه به کار رود. در این رویکرد از واژگان (نخستیهای معنایی) و قواعد نحوی خاصی (دستور زبان ترکیبی) برای تحلیل معنا استفاده میشود. هدف از نگارش این مقاله، معرفی این رویکرد است تا از این طریق زمینۀ آشنایی خوانندگان و به تبع آن پژوهش در این چارچوب در مورد زبانها و گویشهای ایرانی فراهم شود. در ادامه، به تحلیل معنایی چند واژه در زبان هورامی در چارچوب این رویکرد پرداخته شده است و نشان داده شده است که این رویکرد از توان بالایی در توصیف و تبیین ظرافتهای معنایی و بار فرهنگی واژگان در زبانهای مختلف برخوردار است.
The Natural Semantic Metalanguage, originated by Anna Wierzbicka, is a decompositional approach in lexical semantics for semantic analysis which has, so far, been applied to over 30 languages all over the world. Cliff Goddard is its main representative next to her. The claim is that there is a small core of basic and universal meanings called semantic primes which can be expressed by words or other linguistic expressions in all languages and can be used as a means for analyzing the meanings of complex language-specific and culture-specific words. In this approach, lexicon (semantic primes) and a specific syntax (combinatorial grammar) are used for semantic analysis. The purpose of this article is to introduce this approach to readers and researchers working on Iranian languages and dialects. Then, the semantic analysis of some words in Hawrami language was conducted and it has been shown that this approach is a very appropriate theoretical tool in describing and explaining semantic nuances and cultural burden of lexicon in different languages.
ملخص الجهاز:
رويکرد فرازبان معنايي طبيعي : فرض ها، مفاهيم و اهداف 2 سيد مهدي سجادي دانشجوي دکتري زبان شناسي همگاني، دانشگاه تهران 3 غلامحسين کريميدوستان استاد گروه زبان شناسي همگاني، دانشگاه تهران چکيده رويکرد فرازبان معنايي طبيعي، رويکردي تجزيه پذير در معنيشناسي واژگاني براي تحليل معنا اسـت کـه از سـوي آنـا ويرزبيکا مطرح شد و تاکنون در مورد بيش از ٣٠ زبان در سراسر جهان به کار رفته است .
ادعا اين است که هستۀ کوچکي از معاني جهاني و اساسي به نام نخستيهاي معنايي وجود دارد که از راه واژه ها يا ديگر عبارات زباني در همۀ زبان ها قابل بيان است و ميتواند به عنوان ابزاري براي تحليل معاني واژه هاي پيچيدة زبان ويژه و فرهنگ ويژه به کار رود.
Natural Semantic Metalanguage (NSM) اهداف آن ، به منظور آشنايي خوانندگان و به تبع آن استفاده از اين رويکرد بـراي مطالعـه و بررسـي زبان ها و گويش هاي ايراني است .
٢- پيشينۀ پژوهش همان طور که اشاره شد، تاکنون هيچ کدام از زبان ها و گـويش هـاي ايرانـي در چـارچوب رويکـرد فرازبان معنايي طبيعي مورد بررسي قرار نگرفته اند، اما در چند مورد به فراخور موضوع و به صورت پراکنده از مفاهيم اين رويکرد استفاده شده اسـت .
ج ) شکل گيري فرازبان معنايي طبيعي بر پايۀ باور به اصول و متغيرهايي در نظام معنـايي زبـان بـوده است ؛ اعتقاد به سطوح پيچيدگي مفاهيم بر اين نکته تأکيد دارد کـه عناصـر واژگـاني داراي مفـاهيم پيچيده ، يعني مفاهيم فرهنگ ويژه ، الزاما ترجمه پذير نميباشند.