خلاصة:
کشمکش بلوچها و دولت پاکستان با محور قومگرایی بلوچ مؤلفۀ مهم تحولات ایالت بلوچستان بهویژه از استقلال پاکستان در سال 1947م. بوده است. اما تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979م. و حملۀ آمریکا به این کشور در سال 2001م.، و همجواری این رویدادها با ایالت بلوچستان، سلفیگرایی را بهعنوان پدیدهای جدید وارد این ایالت کرد. پرسش پژوهش این است که هویتخواهی سلفی چگونه وارد ایالت بلوچستان شده و چه تأثیری بر قومگرایی بلوچ داشته است؟ این پژوهش نشان میدهد که رویدادهای سالهای 1979 تا 2001م.، ایجاد مدارس مذهبی در بلوچستان برای مقابله با شوروی، شکلگیری شورای کویته، حضور فرقهگرایان ضدشیعی، جذب بلوچها در گروههای فرقهگرا و القاعده و همکاری متقابل بلوچ قومگرا با فرقهگرایان سلفی و طالبان، قومگرایی بلوچ را تحتالشعاع قرار داده و ایالت بلوچستان را به مأمن گروههای خشونتطلب سلفی مبدل ساخته است.
Conflict between Baloch and the Pakistani government has been as an important component in the province of Balochistan especially since the independence of Pakistan in 1947; so that this province was known with Baloch ethnicity. After the Soviet and US invasion of Afghanistan in 1979 and 2001، because of its proximity to Balochistan، Salafism as a new phenomenon entered this area. The research question is how Salafism has entered into Balochistan and what is the impact of that on ethnicity? This study will show in two years، 1979 and 2001، the establishment of religious schools in Balochistan to deal with the Soviet Union، the formation of the Quetta Shura، the sectarians anti-Shia، joining Baloches sectarian groups and al-Qaeda and mutual cooperation Baloches with sectarians and the Taliban، in addition to eclipsing ethnicity، Balochistan has been a haven for salafists and terrorist groups
ملخص الجهاز:
نخست ، با توجه به استقلال پاکستان از هند با استفاده از شاخص اسلام ، سلفیگری در پاکستان بررسی شده و سپس مؤلفه های ورود این پدیده به ایالت بلوچستان با نظر به تحولات منطقه و سه گروه پشتون ، هزاره و بلوچ تجزیه وتحلیل می شود.
منازعۀ کشمیر میان هند و پاکستان و بحران های منطقه ای چون حملۀ شوروی به افغانستان در سال ١٩٧٩ ابعاد سلفیخواهی را در پاکستان گسترش داد (٧٣ :٢٠١٤ ,Edwards)، چراکه جبهۀ مقاومت در برابر شوروی با کمک و حمایت مثلث پاکستان ، عربستان و آمریکا ایجاد شد و ضیاءالحق موجب پیوند دیوبند برخاسته از شبه قاره با وهابیت شد که حاصل آن شکل گیری گروه های افراطی و هزاران مدرسه برای جنگ افغانستان بود (مسعودنیا و نجفی، ١٣٩٠: ١٠٤).
دوره حکومت احزاب اسلامی مانند جمعیت علمای اسلام در ایالت پایان یافته ، اما گروه های مذهبی رادیکال بخشی از نظامیگری در ایالت را موجب میشوند و از اواخر دهۀ اول قرن ٢١، زمزمه های ارتباط حملات القاعده ، طالبان و ملیگرایان بلوچ به صورت سیستمی شنیده شده است (١٨-١٦ :٢٠١٣ ,Grare).
٥٦ درصد حملات به نیروهای حمل کننده تجهیزات ناتو نیز در بلوچستان رخ داده که اغلب به وسیلۀ تحریک طالبان پاکستان و در هماهنگی با گروه های ضدشیعی مانند لشکر جهنگوی انجام گرفته است (٢٨ حمله ) (٣٣ :٢٠١٤ ,PIPS).