خلاصة:
منطقهگرایی از میانۀ دهۀ 1980 وارد سومین مرحلۀ تحول خود شده است. در این مرحله و با تثبیت چشمانداز تأملگرا در روابط بینالملل بهتدریج دیدگاههای جدید نیز در تحلیل منطقهگرایی جدید مساهمت کردند. در این میان چرخش سازهانگارانه در روابط بینالملل و آرای الکساندر ونت در نظریۀ اجتماعی سیاست بینالملل در توضیح فرهنگهای سهگانۀ آنارشی الگوی مناسب برای تحلیل منطقهگرایی جدید است. از این منظر و با تمرکز بر مفهوم منطقهبودگی که درکی سازهانگارانه از منطقه و منطقهگرایی نشان میدهد، در این مقاله نشان خواهیم داد که چگونه تعاملات منطقهای در سایۀ انگارههای مشترک سه نوع فرهنگِ منطقهگرایی هابزی، لاکی و کانتی شکل میگیرد. این فرهنگهای سهگانه منطبق بر سه سطح منطقهبودگیِ مجموعۀ منطقهای، جامعۀ منطقهای و جماعت منطقهای هستند.
By establishing reflectivist perspective in IR، regionalism met the third wave in the end of the Cold War. From the perspective، scholars can apply Wendtian constructivism to analyze the new wave of regionalism so-called the regionalization. Hence، constructivist turn to the regionalism bases on the seminal book of Wendt، Social Theory of International Politics، I highlight three cultures of regionalism corresponding three roles of enemy، rival and friend. In the other word، the constructivism contribution to study the new regionalism focused on the concept of regionness relates a region is what states make it of. So، the structure of interactions in a region، in the light of intersubjective ideas، envisions three cultures including Habbesian، Lockean and Kantian one according three levels of regional complex، regional society and regional community.
ملخص الجهاز:
در این میان چرخش سازه انگارانه در روابط بین الملل و آرای الکساندر ونت در نظریۀ اجتماعی سیاست بین الملل در توضیح فرهنگ های سه گانۀ آنارشی الگوی مناسب برای تحلیل منطقه گرایی جدید است .
در بخش اول پس از مقدمه به تحولات منطقه گرایی در جنـگ سـرد پرداختـه مـی شـود؛ در بخـش دوم چرخش سازه انگارانه در روابط بین الملل و دستاوردهای آن برای مطالعات منطقه ای مورد توجه قرار می گیرد؛ در بخش سوم به طور خاص فرهنگ منطقه گرایـی براسـاس جامعـه شناسـی هـای سه گانۀ ونتی ارائه می شود؛ در نهایت و در بخش آخر از کلیۀ مطالـب عنـوان شـده جمـع بنـدی به عمل می آید.
Three Cultures of Regionalism طرح فرهنگ های سه گانۀ منطقه گرایی بـه معنـای آن اسـت کـه سـاختار تعـاملات منـاطق موجودیت آنها را به لحاظ مناسبات میان کنشگران ترسیم می کنـد.
ممکن است برای پژوهـشگر مـسائل منطقـه ای ایـن پرسش مطرح شود که آیا مجموعۀ منطقه ای نمی تواند مجرای تحقق فرهنگ لاکـی یـا فرهنـگ کانتی باشد؟ در پاسخ به این پرسش مهم نویسنده اظهار می کند منطقـه بـودگی تـصویری ثابـت نیست ؛ به این معنا که مجموعۀ منطقه ای ، جامعۀ منطقه ای و جماعت منطقه ای چون سـه سـتون موازی وجود دارند و چنانچه انگاره های مشترک بتوانـد از میـزان آنارشـی و آثـار سـوء آن در سطح نظام منطقه ای بکاهد، مجموعۀ منطقه ای به جامعۀ منطقه ای ، و جامعـۀ منطقـه ای بـه نوبـۀ خود به جماعت منطقه ای تکامل می یابد.