خلاصة:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با میزان بحران هویت و سلامت عمومی در نوجوانان شهر تبریز انجام شده است. بدین منظور، نمونه ای با حجم 200 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، از بین کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم دبیرستان ساکن شهر تبریز در سال 92-93 انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و پرسش نامه بحران هویت احمدی استفاده شد. داده های به دست آمده، با شاخص های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد، بین سبک زندگی اسلامی با بحران هویت و وجود نشانگان مرضی، در نوجوانان، رابطه معکوس معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبک زندگی اسلامی، می تواند میزان بحران هویت و سلامت عمومی را در نوجوانان تبیین کند.
الهدف من تدوین هذه المقالة هو دراسة وتحلیل واقع العلاقة بین نمط الحیاة الإسلامی علی ضوء مسألة أزمة
الهویة والسلامة العامة لدی المراهقین فی مدینة تبریز،ومن هذا المنطلق تم اختیار ٠٠۲ طالبة من طالبات الصف
الثالث الثانوی فی هذه المدینة للعام الدراسی ۱۳۹۲ - ۳۹۳٠ھ ش کعینة بحث حیث وقع الخیار علیهن بشکل
عشوائی عنقودی متعدد المراحل.
اعتمد الباحتون فی جمع معطیات البحث علی استبیان "کاویانی" الخاص بنمط الحیاة الاسلامی: واستبیان
"غولد بیرغ" الخاص بالسلامة العامةء واستبیان "أحمدی" الخاص بأزمة الهویة؛ ثم تطرقوا إلی شرح وتحلیل النتائج
فی رحاب مۇؤشرات إحصائیة وصفیة وفق معدل الترابط وتحلیل الانحدار حیث أثبتت وجود علاقة عکسیة مؤثرة
بین نمط الحیاة الاسلامی وأزمة الهویة وبروز علائم مرضیة لدی المراهقین؛ کما أن نتائج تحلیل الاتحدار
المتغیرات دل علی أن نمط الحیاة الإاسلامی له القابلیة علی بیان مستوی أزمة الهویة والسلامة العامة لدی
المراهقین.
The aim of this study is to investigate the relationship between Islamic lifestyle، the degree of identity crisis and general health in adolescents in Tabriz. For this purpose، a sample of 200 people was selected by multi-stage random cluster sampling from all third grade high school students in Tabriz city in 1992-93. Data were gathered using Kaviyani’s Islamic Lifestyle Questionnaire، Goldberg’s General Health Questionnaire and Ahmadi’s Identity Crisis Questionnaire. The gathered data were analyzed using descriptive statistics، correlation coefficient and regression. The results of this study indicate that there is a meangfully opposite relationship between the Islamic lifestyle، identity crisis and the presence of syndromes in adolescents. Also، the results of multivariate regression analysis showed that Islamic lifestyle can explain the degree of identity crisis and general health in adolescents.
ملخص الجهاز:
"نتایج تحلیل همبستگی میان متغیر سلامت و بحران هویت با شاخصهای سبک زندگی اسلامی (رجوع شود به تصویر صفحه) (( در سطح 01/0 معنادار است، ( در سطح 05/0 معنادار است با توجه به جدول 1، میتوان گفت: ضریب همبستگی بهدستآمده از نمرة کل سبک زندگی اسلامی، با سلامت روان در بین دانشآموزان برابر با 374/0-=r است.
نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه جهت پیشبینی بحران هویت از روی شاخصهای سبک زندگی اسلامی (رجوع شود به تصویر صفحه) * آزمون در سطح 05/0 معنادار است بر اساس جدول 3 میتوان گفت: برای پیشبینی متغیر بحران هویت از روی شاخصهای سبک زندگی اسلامی، تنها شاخصهای عبادی، اخلاق، خانواده، تفکر و همچنین ضریب ثابت وارد ﻣﻌﺎدﻟﮥ رﮔﺮﺳﯿﻮﻧﯽ ﺷﺪهاﻧﺪ.
نتایج تحلیل رگرسیون خطی جهت پیشبینی بحران هویت و سلامت از روی سبک زندگی اسلامی (رجوع شود به تصویر صفحه) * آزمون در سطح 05/0 معنادار است همچنین ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻠﯿﻞ رﮔﺮﺳﯿﻮن جدول 4 ﻧﺸﺎن داد که برای پیشبینی متغیر سلامت روان و بحران هویت، نمرة کلی سبک زندگی اسلامی و ضریب ثابت در ﻣﻌﺎدﻟﮥ رﮔﺮﺳﯿﻮﻧﯽ تأثیرگذارند.
هر چند پژوهشی مستقیم دربارۀ رابطة سبک زندگی اسلامی با بحران هویت و سلامت روان در نوجوانان مشاهده نگردید، اما با توجه به آنچه در بخش پیشینههای نظری آورده شد، میتوان گفت: رابطههای بهدستآمده در این پژوهش، با نتایج تحقیقات، رجایی و همکاران (1388)، دهشیری و فلاح (1383)، فیشرمن (2004)، رول (2008) و گبلت و همکاران (2009)، که به بررسی رابطة دینداری و مذهب با بحران هویت پرداختهاند، همسو میباشد."