خلاصة:
شیوههای آموزش هنر در دورههای مختلف یکی از شاخصه های
ارزیابی کمّی و کیفی آثار هنری است که پرداختن به آن در چگونگی
توسعه و بهره وری نظام آموزشی و پرورش استعدادهای هنری، گامی
موثر خواهد بود. به همین منظور، این پژوهش با بررسی تاریخی
موضوع، سعی در واکاوی در دوره های گوناگون را از گذشته تاکنون
دارد. در ایران با محوریت نقاش خانه ها و مکاتب هنری و هنرستان های
هنر به سیر آموزش هنر توجه شده است. از این رو هدف اصلی بررسی
وضعیت آموزش هنر با رویکرد تاریخی است که عمدتا از کارگاه های
سلطنتی شروع شده و درنهایت با شکل گیری تحولات اساسی در
نظام آموزشی وجهی دگرگونه یافته است. نتایج این پژوهش با تبیین
جایگاه آموزش هنر، سیر تحول و تطور آن را در بستر تاریخی نمایان
می سازد و ضرورت احیای رشته های فراموش شده را یادآور می شود؛
رشته هایی که همجواری آنها در مجموعه کارگاههای آموزشی در
دوره های پیشین یکی از دلایل رشد و بالندگی را در هنرهای ایرانی
اسلامی موجب گردیده است. شرایطی که در دوره کنونی با تفکیک این
دسته از رشته ها از یکدیگر به وضعیتی نه چندان مناسب و غیر پویا بدل
گردیده است و ضرورت پرداختن به آن در کنار تحقیقاتی این چنینی
بستر پژوهش های جد یتری را فراهم می آورد.