خلاصة:
اخلاق انسان را به تکامل روحی و درونی می رساند، و حکمرانی عین سیاست است که با مدیریت و حکومت بر جامعه، به اداره جامعه انسانی برمی پردازد چگونه اخلاق که عمدتا یک مقوله فردی و نوعی تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درون گرایی در آن متجلی است با حکمرانی مدیریت جامعه که به امور مردم در همه ابعاد می پردازد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساسا چگونه است که در دل حکومت و حاکمیت سیاسی، حکمت عملی «اخلاق » نقش آفرین باشد؟ با بررسی شاخص های حکمرانی مطلوب بخوبی متوجه می شویم که اساس همه آنها بر اخلاق اسلامی متمرکز است چگونه می شود که با این همه حجم آیات کلام الله مجید و فرمایشات ائمه معصوم و بزرگان دین که دارای ابعاد کاملا اخلاقی می باشند اصول خوب چون مسئولیت پذیری،پاسخگویی،حکومت قانون، عدالت ورزی، دادرسی عادلانه، حق اظهار نظر،مشارکت، کنترل و مبارزه با فساد و شفافیت از بعد اخلاقی تعریف و تفسیر شوند اما مبتنی بر اخلاق نباشد لذا اخلاق و حاکمیت، هیچ تنازع و تعارضی با همدیگر ندارند و اتفاقا همه شاخص های خوب مبتنی بر اخلاق اسلامی هستند. حال با جمع وجود همه این شاخص های خوب مبتنی بر اخلاق اسلامی حاکمیت مطلوب بهتر ببار می نشیند.
Morality leads to a spiritual and inner development of mankind، and governance is the same as a policy that manages the administration of human society with the management and administration of society، how ethics، which are primarily an individual category and a kind of cultivation of the soul and relationship with God، and introspection in it It is manifested by the governance of community management that deals with the affairs of people in all respects، and how fundamentally، in the heart of government and political sovereignty، is the practical wisdom of "ethics" to play? By studying the desirable governance indicators، we are well aware that the basis of all of them is focused on Islamic ethics. How can it be that with all this volume of the verses of the Word of Allah Majid and the claims of the infallible Imams and the leaders of religion، which have a completely moral dimension، good principles of accountability ، Accountability، rule of law، justice، fair trial، the right to comment، participation، control and fight against corruption and transparency from the moral point of view are defined and interpreted but not ethical، therefore، ethics and sovereignty، no conflict and conflict with each other and Incidentally، all good indicators are based on Islamic ethics. Now، with the addition of all these good indicators based on the Islamic ethics، a better governed state.
ملخص الجهاز:
نقش اخلاق اسلامی در حکمرانی مطلوب 1 سیدزین العابدین موسوی 2 حسین آقایی جنت مکان 3 نورمحمد نوروزی چکیده اخلاق انسان را به تکامل روحی و درونی می رساند، و حکمرانی عین سیاست است که با مدیریت و حکومت بر جامعه ، به اداره جامعه انسانی برمی پردازد چگونه اخلاق که عمـدتا یـک مقولـه فـردی و نوعی تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درون گرایی در آن متجلی است با حکمرانی مدیریت جامعه کـه به امور مردم در همه ابعاد می پردازد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساسا چگونه است کـه در دل حکومت و حاکمیت سیاسی، حکمت عملی «اخـلاق » نقـش آفـرین باشـد؟ بـا بررسـی شـاخص هـای حکمرانی مطلوب بخوبی متوجه می شویم که اساس همه آنها بر اخلاق اسلامی متمرکز اسـت چگونـه می شود که با این همه حجم آیات کلام الله مجید و فرمایشات ائمه معصـوم و بزرگـان دیـن کـه دارای ابعاد کاملا اخلاقی می باشند اصول خوب چـون مسـئولیت پذیری،پاسـخگویی،حکومت قـانون ، عـدالت ورزی ، دادرسی عادلانه ، حق اظهار نظر،مشارکت ، کنترل و مبارزه با فساد و شفافیت از بعد اخلاقی تعریف و تفسیر شوند اما مبتنی بر اخلاق نباشد لذا اخلاق و حاکمیت ، هیچ تنازع و تعارضی با همدیگر ندارنـد و اتفاقا همه شاخص های خوب مبتنی بر اخلاق اسلامی هستند.