خلاصة:
شعر، فرو ریختن و شکستن قواعد زبان متعارف و رسیدن به هنجارهای فراتر و حتی گریختن از آن است با این هدف که تاثیر کلام افزونتر و پایدارتر گردد. نقش شعر در واقع انتقال تجربه از طریق فراهم نمودن شگردهای غیر منتظره است و برجستهسازی یکی از این شگردهاست که هدف آن به کارگیری عناصر زبان به صورتی است که شیوه بیان آن برای مخاطب جلب نظر کند و در او انفعال عاطفی یا عقلی برانگیزد. بیدل دهلوی از شاعرانی است که شگردهای سبکی و زبانی خاص خود را دارد. وی با گذشتن از معیارهای مرسوم و با دور شدن از اصول رایج و حاکم بر شعر، زبانی متفاوت عرضه کرده است. نظام برجستهسازی در غزلیات او بسیار قوی و جالب توجه و بیانگر خلاقیتهای زبانی و ادبی اوست. این شگردها در کنار تصاویر شاعرانه، شعر او را متفاوتتر کرده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با نگاهی به هنجارگریزی و هنجارافزایی در شعر بیدل، انواع شگردها و شیوههای برجستهسازی در شعر وی مورد بررسی قرار گیرد، تا خواننده با رمز و رازهای خاص او بیشتر آشنا شود. در دیوان صد هزار بیتی بیدل، شاهد انواع و اقسام برجستهسازیهای زبانی و معنایی هستیم که اغلب متعادل و در نتیجه گویای مفاهیمی زیبا و هنریاند اما آنجا که از نوعی فردیت (Individual) برخورد شده به ناچار ابهامآفرین گشته است.
Poem is to collapse and break common language rules and access norms beyoud and fiee it, by this aim that verbal effect will be more increase and stable. In fact poem role is to trausfer experience throuagh providing unexpected special ways and giving prominence to one of this special ways that its purpose is using language elements that its expression method attends. Reader and motivates logical or emotional passivity.Bidel Dehlavi is one of the poets that has his special lauguage and style ways, He has presented different language by passing from conveational criteria and moving away common and dominant principles, Giving prominence system.is very strong and interesting in his sonnets and indicates literary and verbal cerbal creativities. These special ways along with poetry images have been more different his poem. In this research has been tried to study all kinds of highlighting methods and special ways in his poem to reader familiars more with his secrets and mysteries. In handred thousand divan (collected works of poct) of Bidel Dehlavi, we observe kinds of semantic and verbal highlightiy that are often common and as a result of beautiful definitions and art, but as they are individual kind, have been ambiguity of necessity.
ملخص الجهاز:
البته در سبک هندی و به ویژه در شعر بیدل به بالاترین درجه میرسد: - نوعی از این حس آمیزی با عکس همراه است و نوعی ترکیب وصفی یا اضافی است که در محور همنشینی نوعی برجسته سازی ناب است : بــر هـــر گلـــی دمیـــده ســت افســون آرزویــی بــوی شکســته رنگـــی، رنـــگ شکســته بـــویی (بیدل ، ١٣٨٩: ١٣١٩) خیــال گــل نمــیگنجــد ز تنگــی در کنــار مــن مگر چون غنچه نگشاید شکست رنگ آغوشـم (همان : ١٠٣٨) ساخت دیگر استفاده از فعل در ساختار جمله دو معنایی مجازی است که در واقع همان استعاره تبعیه (در فعل ) میباشد: چـون بـوی غنچـه ای کـه فتـد در نقـاب رنـگ خــون مــیخــورد بــه پــرده حســرت ترانــه ام (همان : ١١١٨) در بیت فوق سه نوع حس به هم آمیخته است و شاید همین امر از عوامل اصلی ابهام شعر بیدل است و گاه تصاویری نادر ایجاد کرده است که برای خواننده عجیب مینماید که البته با برجسته سازی فعلی نوعی تشخص و زیبایی پیدا کرده است و شاعر بین چند مفهوم پیوند ایجاد کرده است و آن را در عالم خیال ممکن میسازد و امری معقول را عینی و محسوس ساخته و به آن نمایش و حرکت بخشیده است .