خلاصة:
عالم انباشته از پدیدههای مختلفی است که همه آنها یک ویژگی مشترک دارند؛
اینکه یک سیر وجود تا فنا را طی میکنند. بررسی علل و عوامل بهوجودآمدن؛
بقاء رشد. بلوغ و گسترش این پدیدهها تا رسیدن به مرحله فنا و نابودی، فعالیتی
منطقی تبیین و توصیف، در راستای رسیدن به یک قاعده کلی برای پیشبینی یک
فرآیند علمی است. در عرصه علوم طبیعی و فیزیکال این امر چندان دشوار نیست؛
اما در حوزه علوم انسانی بهویژه پدیدههای بسی دشوار مینماید.
شناخت جامع و نظاممندء تبدیل پیچیدگی در یک پدیده و سیستمیکردن آن ذیل
شعار «فهم مسئله» خود نیمی از فرآیند حل مسئله است، در این نوع از پدیدهها
لازم و ضروری است. از حمله وظایف محققین علوم انسانی و احتماعی، گذر از
«وانمود» به «نمود» و از نمود به «بود» و «هست» است؛ که همان قاعده نهفته
در روابط پدیدارهاست. بااین اوصاف نگارنده این حستار با رویکردی اکنشافی و با روش طوفان
مغزی یا خبرگی به روش دلفی سعی در ترسیم مدلی کاربردی جهت تحلیل جامع
پدیدارهای احتماعی نموده است.
ملخص الجهاز:
"پدیدارهای طبیعی عمدتا تک یا دو علتیاند، اما پدیدههای انسانی پیچیدگیهای خاص خود را دارند؛ چرا که بازیگر اصلی این پدیدهها انسان است؛ بنابراین جریانهایی که در علوم انسانی شکل میگیرند، لایههای مختلف علی دارند که عبارتاند از: نقطه کانونی، که علت اساسی پدیده از آنجا نشأت گرفته است؛ سپس لایة اولیه علتها، که علل معروف اربعه است و لایه ثانویه، که علتهای ایجادی، تثبیتی و گسترش در سطح و عمق را شامل میشود.
به تصویر صفحه مراجعه شود 2 -5-4- بعد فرهنگی هر پدیدهای در حوزه علوم انسانی و اجتماعی برآمده از نوعی جهانبینی است و قالب خاصی از مبانی و مبادی فکری را دارد و نیز دارای یک نظام ارزشی و مفهومی، نمادها و رفتارهای خاص است؛ همه اینها حکایت از فرهنگیبودن این پدیدهها دارد.
با بیان مدل تحقیق که برآمده از رویکردی تحلیلی است در سه حوزه تبیین و توصیف و در نهایت پیشبینی یک پدیده، مدل جامع زیر به عنوان مدلی که قابلیت تحلیلی بسیاری از پدیدهها به ویژه پدیدههای انسانساز و اجتماعی را داراست به جامعه علمی پیشنهاد میشود: به تصویر صفحه مراجعه شود تحلیل پدیدهها با اسلوبی خاص طراحی، و در نهایت تبدیل به یک مدل جامع پدیدارشناسی شد.
الگوگیری از یک گزاره حکمی امیر بیان حضرت علی (ع) در راستای تعیین مسیر این تحقیق بسیار راهگشا بود؛ به بیانی دیگر دارایی ما در حوزه معرفتی با وجود گزارههای بیشمار آیات الهی و روایات معصوم میتواند بستر خوبی باشد برای تبیین واقعی آنچه در حوزه علوم انسانی موجب نسبیگرایی معرفتی شده است."