خلاصة:
تفسیر عرفانی از انواع تفاسیر به روش اجتهادی است که خود نیز گونه گون است. تفسیر انفسی با روش عرفانی به تفسیر آیات الهی می پردازد که در راستای کمال انسان، پس از پیمودن مراحل عرفان عملی، به عرفان نظری ورود نموده و با ارائه دلایل عقلی و فلسفی می کوشد تا برهانی بودن کشف و شهودهای عرفانی را اثبات نماید.
نتایج این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام شده، گویای این است که محور در تفسیر انفسی خدا، و موضوع آن انسان و هدف آن مسئله وحدت وجود است. مفسر انفسی، تمام آیات الهی را تفسیری از وجود خویش می داند. هر آنچه بیرون از علم حضوری انسان به خویش باشد، در زمره تفسیر آفاقی قرار می گیرد. در نتیجه، تفسیر آفاقی مقدمه ای برای ورود به تفسیر انفسی می گردد. مخالفان تفسیر انفسی یعنی منتقدان عرفان و فلسفه با برخی مبانی تفسیر انفسی چون وحدت وجود مخالف اند. همچنین ارزشی برای کشف و شهود و دریافت های باطنی در تفسیر قرآن قائل نیستند و عقل و استدلالات عقلی را در تفسیر قرآن ناکارآمد می دانند، در حالی که هر سه عامل، نقش اساسی در تفسیر انفسی قرآن کریم ایفا می کنند.
ملخص الجهاز:
"<H2>پیشینۀ تحقیق</H2> ادبیات، مربوط به مقالۀ «آیات آفاق و انفس در بستر تاریخ» (نکونام، 1387: ش5/29ـ46) است که با استناد به آیۀ 53 فصلت، به بررسی آیۀ مورد نظر در بستر نزول آن پرداخته است و تفاوت بنیادی و اساسی با پژوهش پیش رو دارد؛ از این نظر که محوریت بحث مقالۀ نکونام، مربوط به تفسیر دو واژۀ «آیات آفاق» و «آیات انفس» بر اساس آیۀ 53 فصلت است که سخن مفسران را نقل کرده و قول راجح را تفسیری میداند که آیه را بر اساس ترتیب نزول تفسیر کرده است، در حالی که این مقاله، نه تنها چنین دیدگاهی به این آیه ندارد، بلکه تمام آیههای الهی را با توجه به حالات درونی انسان تفسیر میکند و به مسائل بیرون از حالات درونی انسان به عنوان تفسیر آفاقی مینگرد که از نظر ارزش و شرافت به تفسیر انفسی آیات نخواهد رسید (صمدی آملی، 1389: 28؛ استیس، 1361: 39 و 55)، ولی چنین دیدگاهی از نظر نکونام، تفسیر به رأی میباشد (نکونام، 1387: ش5/34ـ 35).
نتیجهای که از تفسیر انفسی دو آیۀ کریمه به دست میآید، ناظر به این مطلب است که تفسیر انفسی، با ظاهر الفاظ و عبارت آیه بیگانه نبوده و روایت اهل بیت نیز آن را همراهی میکند و همچنین از لحاظ عقلی نیز مردود شناخته نمیشود و جنبۀ انسانسازی و معرفت نفس آن نیز به طور کامل مشهود است و هر تفسیری که تا کنون از دو آیۀ مورد نظر وجود دارد، اگر در حیطۀ تفسیر ارائهشده نباشد، تفسیر آفاقی آیات کریمه محسوب میشود که در جایگاه خود باارزش است."