ملخص الجهاز:
"مساله قطعیتیا عدم قطعیت درآمد از پیش تعیین شده در نظام بانکی جدید شاید بتوان علل نکوهش از ربا در فرهنگها و ادیان گوناگون، در گذشته را به این صورت خلاصه نمود: باد آورده بودن آن; یعنی درآمدی که بدون قبول هیچ زحمت و خطری به صورت درآمد قطعی معین از قبل فراهم میآید; نقش اجتماعی مخرب آن، یعنی ستمی که به وامگیرنده روا داشته میشود; و بالاخره عدم توانایی توجیه عقلانی پدیدار ربا، یعنی پاسخ به این پرسش که پول به عنوان وسیله مبادله، چگونه به صرف گذشت زمان، میتواند موجب افزایش خود گردد؟ ارسطو با طرح پرسش اخیر، مبنای عقلی محکمی برای تمامی دکترینهای ضد ربا در قرنهای بعد فراهم آورد.
بهره بانکی یا بهره سرمایه، با گسترش روابط اقتصاد بازار رقابتی و نضج گرفتن سیستم اعتباری جدید پدیدار شد، و در واقع نشاندهنده کمیابی سرمایه در یک اقتصاد بازار رقابتی است، در حالی که ربا پدیداری مربوط به اقتصاد معیشتی و ایستاست که در آن پول نقش حاشیهای و بسیار اندکی در زندگی اقتصادی عموم افراد دارد، و دارندگان پول (وامدهندگان ربوی) از موقعیتی انحصاری برخوردارند و ربا کم و بیش یک قیمت انحصاری است که تعیین سطح آن بیشتر در اختیار دارندگان اندوخته پولی است.
حال اگر فرض کنیم که شخص برای وامی که داده اصلا بهرهای مطالبه نکند، اما ذائقه وی طوری باشد که تنها کالای الف مطلوب نظر وی باشد، در این صورت مشاهده میشود که با این که مقدار اسمی پول وی در یک سال تغییری نیافته، قدرت خرید واقعی آن بیشتر شده است; یعنی اگر در آغاز سال با 100 ریال خود فقط میتوانست 10 عدد از کالای الف را بخرد، در پایان سال با همان 100 ریال میتواند 5/12 عدد از همان کالا را خریداری نماید."