خلاصة:
عدم نفوذ، نظریّه ای غالب نسبت به وضعیّت عقد اکراهی است که به صورت یک حکم بدیهی در ادبیّات حقوقی ایران جریان دارد، به همان میزان که این حکم شایع و شناخته شده می باشد حکم ایقاع اکراهی، مبهم، غریب و مورد تردید است، برخی دیدگاه ها با استدلال بر وحدت مبانی و عمومات عقد و ایقاع بر این باور هستند که باید حکم ایقاع اکراهی را نیز همانند عقد اکراهی غیر نافذ محسوب کرد؛ این در حالی است که دلیل روایی بر بطلان ایقاعات طلاق و عتقی که در اثر اکراه واقع می شوند تصریح دارد. در این جستار تلاش شده تا کیفیّت و دلایل حکم ایقاع اکراهی مورد بررسی قرار گیرد.
ملخص الجهاز:
تأثیر اکراه در ایقاع جعفر سلمان زاده / مصطفی عباسی چکیده عدم نفوذ، نظریه ای غالب نسبت به وضعیت عقد اکراهی است که به صورت یک حکم بدیهی در ادبیات حقوقی ایران جریان دارد، به همان میزان که این حکم شایع و شناخته شده می باشد حکم ایقاع اکراهی، مبهم ، غریب و مورد تردید است ، برخی دیدگاه ها با استدلال بر وحدت مبانی و عمومات عقد و ایقاع بر این باور هستند که باید حکم ایقاع اکراهی را نیز همانند عقد اکراهی غیر نافذ محسوب کرد؛ این در حالی است که دلیل روایی بر بطلان ایقاعات طلاق و عتقی که در اثر اکراه واقع می شوند تصریح دارد.
این موارد برای نمونه آورده شده اند و به منظور پرهیز از اطاله به طور مختصر گفته می شود که از نظر مشهور فقها چنین دریافت می شود که در مورد ایقاعات شفعه ، طلاق ، ظهار، لعان ، ایلاء، نذر، عهد، سوگند، آزاد کردن برده (عتق ) و اقرار، تحقق امر را نمی توان به رضایت شخص اکراه شده وابسته کرد، بلکه ایقاعی که به صورت اکراهی واقع شود باطل بوده و رضایت بعدی مکره نیز موجب صحت آن نمی شود (مراغه ای، ١٤١٧: ٧١٠/٢).