خلاصة:
رابطه توحید افعالی- به معنای حصر فاعل و موثر حقیقی به خدا- با نظام علیت، از مسایل مهم دین پژوهی است که دین پژوهان در تبیین و جمع آن دو دیدگاه های مختلفی ارایه داده اند. برخی رابطه آن دو را رابطه تعارض انگاشته و به انحای مختلف به رفع تعارض پرداخته اند. اشاعره جانب توحید افعالی، و عالمان تجربی در نقطه مقابل، جانب نظام علیت را مقدم داشتند. برخی نیز با راهکارهای مختلف- مثل علل اعدادی، علل طولی و تشان- به امکان جمع آن دو تاکید کرده اند. نویسنده در این مقاله نشان خواهد داد که جمع دو اصل فوق از باب سهل ممتنع است. در آخر مقاله، دیدگاه نو و مختار مقاله (تکمیل نظریه علل طولی فلاسفه و تشان عرفا) تقریر و تحلیل می شود. البته این دیدگاه در بنیاد خود وامدار حکمت متعالیه در تفسیر حقیقت اصل علیت است.
ملخص الجهاز:
"در این صورت داستان و معمای قدیمی مشابه جبر و اختیار و حد وسط آن دو به نام «امر بین الامرین» یا «کسب» تکرار میشود، که آن هر چند به افعال انسان ناظر است، لکن در قلمرو نظام تکوین و نقش وسایط به عنوان واسطه فیض الهی یا علت- اعم از علت طولی، اعدادی و ایجادی- نیز قابل طرح است؛ به این معنی که: اگر ما فعل واحد خدا و آن هم نه فعل به معنای خلقت از عدم بلکه شأن، تجلی و ظهور را قبول کنیم، سئوال از نحوه ظهور و تجلیهای متعدد و ممتد است که از نخستین تجلی مجرد نشأت گرفته، و بعد از سیر تنزلی در عالم تجرد و مثال، به عالم مادی منتهی میشود.
از تامل در عبارات فلاسفه و عرفا و تاکیدشان بر صدور و نشأت گرفتن موجودات لاحق از موجود سابق، روشن میشود که نقش واسطهها از صرف نقش واسطه محض و علیت اعدادی فراتر است و با علیت فاعلی- اما نه علیت مستقل- بلکه با علیت ممکن وجود رابط و حرفی سازگار و ملایم است، هر چند برخی از قبول آن ابا نموده و بر علیت اعدادی تاکید میکنند؛ برای این که فرض نقش صرف واسطه و علیت اعدادی در مجردات مبهم و خالی از محذور نیست، لذا فقط فرض نقش علیت تکوینی علی و معلولی باقی میماند؛ چرا که مقصود از علت فاعلی ایجاد معلول و اظهار ظاهر از ذات علت است، و یا بالعکس معلول تطور و وجود رقیقه علت فاعلی باشد، که این ملاک در توصیف عقول مجرد به علت فاعلی صدق پیدا میکند، لکن علت فاعلی که ذاتش وجود امکانی، فقری و به تعبیری وجود رابطی و عین الربط است."