ملخص الجهاز:
": آیا عواملی که بر شمردید، میتواند از عوامل تأثیر گذار در فتاوای فقهی فقهای شیعه هم شمرده شود؟ آیا اینکه فقیهان شیعه در عصر غیبت غالبا قائل به وجوب تخییری هستند، و حتی برخی آن را مشروع نمیدانند، و نظریه وجوب تعیینی برای نخستین بار توسط شهید ثانی مطرح شده، از این عوامل تأثیر پذیرفتهاند؟ چون در شیعه مبنا این است که نمازجمعه منصب حکومتی است، نمیتوان گفت فقط شرایط، تأثیرگذار بوده است، اصلا مبانی اقتضا میکند که در عصر غیبت که شیعه دارای حکومت مشروع نبوده، نماز جمعه واجب تعیینی نباشد.
در عین حال باید پیرامون این موضوع بررسی کرد که چرا ایشان قائل به وجوب تعیینی شده، با توجه به اینکه روایات در اختیار همه فقها بوده است، چرا ایشان به چنین دیدگاهی رسیده است؟ : غرض این بود که احتمالا این فرض که در عصر غیبت، حکومتی اسلامی بر محوریت فقیه عادل تأسیس شود، مد نظر فقهای ما نبوده و تصور اینکه چنین حکومتی تشکیل شود و بتوانند در پرتو او نمازجمعهای برپا کنند، دور از دسترس بوده است.
اینکه مردم در شعاع دو فرسخی در یک محل اجتماع کنند، امام جمعه دارای شرایط خاصی باشد، اینکه دو خطبه در آن تعبیه شده خطبه هم با ذکر گفتن تفاوت دارد، قید هم شده که ضمن طرح مسائل عقیدتی و عبادی، مسائل روز در آن مطرح شود، تأکید فراوان بر تقوا، همگی نشانه این حقیقت است که بعد اجتماعی و سیاسی نماز جمعه خیلی قوی است."