خلاصة:
بیشک آگاهی جامع از کاستیهای کلام موجود، پاسخ دقیق به امکان اسلامیسازی علوم و مبرهن به امکان پیرایش علوم از پیشفرضها، با نگاهی کلان به جایگاههای تأثیر و تأثر و از آن طریق اصطیاد چگونگی تأثیر باورهای کلامی بر علوم انسانی میسر است. نوشتار حاضر، ضمن پذیرش فیالجمله نه بالجمله ابتنای علوم انسانی و امهات مسائل این علوم بر گزارههای کلامی، با استفاده از روش تاریخی و تحلیل عقلی، هدف مذکور را در طرحی جامع دنبال میکند. بر اساس این طرح، الف) علم یا فعالیت علمی بهعنوان متعلق تأثیر گاهی بهصورت مستقیم و زمانی دیگر بهصورت غیرمستقیم از باورها اثر میپذیرند؛ ب) در تأثیر غیرمستقیم، باورهای کلامی در مرحلۀ اول بر عوامل معرفتی (عوامل فلسفی و علمی) یا غیرمعرفتی (ویژگیهای شخصیتی دانشمندان، فرهنگ، محیط و جامعۀ آماری و...) تأثیرگذار بر علم یا فعالیت علمی تأثیر میکنند و آنگاه بر علوم انسانی؛ ج) تأثیرگذاری بر فعالیت و فرایند تولید علم و پژوهش به دو صورت خرد و کلان تصورشدنی است؛ زیرا علم را میتوان ناظر به مسئلۀ پژوهشی و کلیت معرفت، تصور و مراحل تولید آن دو را بررسی کرد؛ د) همچنین در صورتیکه مراد از علم معنای دیسیپلین باشد، مؤلفههای علم مانند موضوع، روش، غایت و... از باورهای کلامی اثر میپذیرند.
ملخص الجهاز:
) تأثيرگذار بر علـم يا فعاليت علمي تأثير ميکنند و آنگاه بر علوم انساني؛ ج ) تأثيرگذاري بر فعاليت و فرايند توليـد علـم و پـژوهش بـه دو صورت خرد و کلان تصورشدني است ؛ زيرا علم را ميتوان ناظر به مسئلۀ پژوهشي و کليت معرفـت ، تصـور و مراحـل توليد آن دو را بررسي کرد؛ د) همچنين در صورتي که مراد از علم معناي ديسيپلين باشد، مؤلفه هاي علم مانند موضـوع ، روش ، غايت و...
باورهاي کلامـي اگرچـه امـري ذهني و قائم به شخص هستند و آن گونه که خواهد آمـد، از ايـن جهـت نيـز مـيتواننـد در علـوم انساني نقش آفريني کنند، آنچه در اين نوشتار بر آن تأکيد ميشود، متعلق اين امر ذهني است ؛ يعنـي آنچه در علم کلام صورت بندي و به عنوان برونداد آن در قالـب گـزاره هـاي کلامـي و اعتقـادي در جهان دانش در قالب هاي مختلف عرضه ميشود.
بر اين اساس نوآوريهاي زير در اين نوشتار صورت پذيرفته است : الـف ) در روش بحـث : برخي با نگاهي به تاريخ علم و استدلال بر اينکه اسلاميسازي با شکسـت روبـه رو شـده اسـت و اينکه علم هويت اجتماعي دارد و بايد به مراحل شکل گيري آن توجه کرد، بحث هـايي را نـاظر بـه عدم امکان علم ديني تا حدي مرتبط با موضوع اين نوشتار مطرح کرده اند، اما در ايـن پـژوهش بـا نگاهي به تاريخ علم و تحليل منطقي (نفي و اثبات ) به همۀ ابعـاد و مراحـل توجـه داريـم ؛ ب ) در ساختار: نويسنده براي ساختار ارائه شده در اين نوشتار بديلي را نيافته اسـت ؛ ج ) در محتـوا: ضـمن توجه به همۀ جوانب (عوامل تأثيرگذار و مراحل اثرپذير) تلاش شـده اسـت کـه جايگـاه مباحـث کلامي در اين عوامل و مراحل نشان داده شود.