خلاصة:
زمینه و هدف: خودفریبی ازجمله رذایل اخلاقی است که در فرهنگ قرآنی- اسلامی ذیل عناوینی همچون تسویل و تدلیس نفس اماره، موردبحث و بررسی قرار گرفته است. صدرالمتالهین این بیماری نفسانی را در مباحث انسانشناسی خود مطرح کرده و معتقد است اصلیترین عامل ایجاد آن مستولی شدن شهوت و غضب بر وجود آدمی و نیز غلبة واهمه و خیال بر عقل و خرد اوست. خودفریبی مصادیق متعددی دارد که از آن جمله میتوان به توجیه، انکار، دلیلتراشی، مغالطه، دروغ و تقلید اشاره کرد. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین دقیق مسئلة خودفریبی از منظر حکمت متعالیه، راهکارهای مناسب برای درمان آن را نیز معرفی کند. روش تحقیق: این تحقیق بنیادی- فلسفی از روش توصیفی – تحلیلی با تکیه بر تحلیل محتوا بهره میبرد. محتوای مورداستفاده عموما آثار ملاصدرا است. یافته ها و نتیجه گیری: به باور ملاصدرا، خودشناسی مقدمة درمان بیماری های درونی همچون خودفریبی است. توبه، تعقل و استدلالگرایی نیز می توانند در درمان این بیماری نفسانی موثر باشند. از طریق این روشها می توان مصادیق خودفریبی را شناخت و با تبدیل شناختها به عمل و رفتار، میتوان به سلامت روان دست یافت. پیشنهاد ما در تحقق این مهم آن است که هر کس بکوشد تا استدلالگرایی را تمرین کند؛ زیرا تحقق استدلالگرایی در بخشهای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، نیاز به ورزش و تمرین دارد.
ملخص الجهاز:
از ديد او استدلال افرادي که معتقدند ممکن نيست شخص واحد خود را بفريبد بر اين مبناست که مخادعه همواره بين دو نفر رخ مي دهد؛ درحالي که انسان يک نفس بيشتر ندارد؛ اما راه حل اين مشکل ازنظر ملاصدرا شناخت نفس انساني و توجه کردن به دوبعدي بودن آن (بعد مادي و بعد معنوي يا بعد دنيوي و بعد اخروي ) است : نفس انساني نشآت و مقامات متعددي چون مقام حس ، خيال و عقل دارد و مراحل و منازل متفاوتي چون دنيا، برزخ و آخرت را سپري مي کند.
اگر از انسان افعال متناسب با نشئه دنيوي صادر شود و سپس تکرار گردد تا به صورت ملکۀ راسخ درآيد، جنبۀ سافل نفس او قوت مي گيرد و جنبۀ عالي اش ضعف مي پذيرد و بالعکس (ملاصدرا، ١٣٦٦: ١/ ٣٩٢-٣٩٣)؛ پس کليد حل شبهۀ چگونگي خودفريبي از نگاه ملاصدرا، توجه به ساحت هاي مختلف نفس انساني است : اگر نفس در افعال شهوي و غضبي و اعمال بهيمي و سبعي ، راسخ و ثابت شود، نشئه عقلي و حيات ملکي خود را به کلي نابود مي کند؛ به گونه اي که ديگر اميد بازگشت آن نيست و اين همان زيان آشکار (خسران مبين ) است .