خلاصة:
شعر، آفرینش زیبایی با زبان است. شاعر با صور خیال و صنایع بدیعی، سخن خویش را بسان عروسی میاراید. جلوهء عروس سخن، زمانی بیش از پیش میشود که حامل معانی و مفاهیم بلند عاشقانه، عارفانه، اخلاقی و ...نیز باشد. سعدی در غزلیّات خویش ساده، روان و پرمحتوا سخن میگوید. «تضاد» و «متناقض نما» از جمله صنایع بدیع ادبی است که او به شکلهای گوناگون از جهت دستوری و مفهومی و به فراخور موضوع و هدفی که دارد از آنها برای زیبایی آفرینی و بیان مضامین مزبور استفاده میکند. سعدی، گاه به صورت ساده و معمولی امور متضاد را در کلام خود می آورد و مطلب و واقعیّتی را بیان میکند و گاه فنیّ، ظریف و البتّه زیبا و شگفت انگیز هنرنمایی میکند یعنی از اجتماع امور متضاد و متناقض، تصویری شگفت، هنری و بدیع به نام «متناقض نما» خلق میکند که اعجاب انگیز و ذوق پسند است. شاعر با این ترفند شگفت ادبی دست به آشنایی زدایی میزند بنابراین نوعی خلاف آمد(خلاف عادت) نیز به حساب می آید زیرا در خلاف آمد، نکته ای، تصویری، مضمونی می آید که برخلاف چیزی است که ذهن در حالت معمولی و عادی به آن عادت کرده است.«تضاد»های غزل سعدی بیش از «متناقضنما»های اوست و بطور کلّی خلاف آمدهایی که سعدی در غزلیّات خویش می آورد از تصاویر و ترکیبهای پارادوکسی بیشتر است.
Poetry is the creation of beauty using language. The poetr Fettles his/her speech like a bride with imagery and the effects of talk bride. Becomes more and more that it contains high romantic ،gnostic and moral concepts. Sa`di in his Sessions (lyrics) speaks simply fluently and richly that is related to his linguistic style. Contradiction and “paradox” are among the literary novel industry that he uses in different forms in terms of structure and concept and given the subject and the objective toward creatiug beauty stating the above-mentioned themes. Sa`di occasionally expresses conteadictary affairs simply and ordinarily in his speech and states a point or reality and occasionally reveals his literary art technically, finely, beautifully and wonderfully, that is, from combining contradictory and paradonical and paradoxical affairs, creates a novele, artistic and wonderful image called “paradox” that is wonderful and taste friendly poetr is involved in defamiliarization using this wonderful literary trick. Therefore, it is considered a kind of marvel, since in marvel, a point, an image or a theme is presented that is against what which mind has accustomed to it in the usual and ordinary state. The contradictions in the lyrics of Sa`di are more than “paradoxes” of his lyrics and in general the number of marvrels used in Sa`di `s lyrics is greater than the number of images and paradoxical compounds.
ملخص الجهاز:
«تضاد» و «متناقض نما» از جمله صنایع بدیع ادبی است که او به شکلهای گوناگون از جهت دستوری و مفهومی و به فراخور موضوع و هدفی که دارد از آنها برای زیبایی آفرینی و بیان مضامین مزبور استفاده میکند.
سبک ، سعدی، غزل ، تضاد، خلاف آمد، متناقض نما مقدمه «تضاد» و «متناقض نما» از جمله صنایع بدیعی ادبی است که سعدی از آنها در غزلهایش برای بیان مقاصد و مفاهیم عاشقانه ، عارفانه ، اجتماعی و اخلاقی بهره جسته است که بسامد «تضاد» بیش از «متناقض نما»ست .
البته این صنعت ادبی ساده ، ملموس و پربسامد غزل سعدی گاهی شکلی هنری و ادبیتر به خود میگیرد به گونه ای که امور متضاد در بافتی جدید با هم جمع میشوند و «متناقض نما» را پدید می آورند که بسامد آن بسیار محدود است و چنان نمودی در غزلیاتش ندارد اما همچنان بار معنایی عشق و عاشقی و ماجراهای آن و گاه مفاهیم عارفانه را بر دوش میکشد.
گاه فعلهایی را میآورد که از نظر معنی ضد یکدیگرند که تقابل آنها سبب تداعی میشود و ذهن از این تداعی لذت میبرد: گفتی به غمم بنشیـن یـا از ســر جـان برخـیز فرمــان برمــت جانـــا بنشینـــم و برخیــــزم (همان ،بدایع ،ص ٢٧٢/غزل ٦٠٦) از میان تمام افعال متضاد، که در غزلهای سعدی برابر هم قرار گرفته اند شکلهای گوناگون از مصدرهای «نشستن » و «برخاستن » بیشترین تکرار را دارد.