خلاصة:
بیدل دهلوی،(1054-1133 ه.ق) از شاعران توانای سبک هندی است که به نازک خیالیمشهوراست. استعارههای غریب و دور ازذهن او گواه این مطلب است.او تمام موجودات را جاندار و دارای ادراک و شعور میداند؛ جانبخشیهای او اعم از انسان و حیوان است و از سطح امور محسوس میگذرد و به ژرفای آن میرسد. او از عناصر انتزاعی نیز بهره میگیرد و تصاویری شگفت میافریند بیدل با دقت و ظرافتی حیرت انگیز اجزای امور محسوس و انتزاعی را به بخشهای چندگانه تقسیم میکند و به آنها حیات میبخشد. این مقاله؛ از طریق طبقه بندی و تحلیل استعارههای مکنیه بیدل، نگرش شاعر را، نسبت به پدیدههای جهان هستی و روابط آنها، نشان میدهد، در واقع بیدل با خلق استعارههای مکنیه خصوصا؛ جانبخشیهای افراطی، به تصویر پردازیها متنوع و خلق مضمونهای جدید میپردازد. استعارههای مکنیه درگروههای مختلف تقسیم بندی شدهاند. بسامد انسان پنداری بیشترین سهم در میان استعارهها را دارد و استعارههای غیرانسانی نظیر عمارات، طبیعت، حیوانات، اشیا، )به ندرت گیاهان(، در مرتبه بعدی قرار میگیرند.
Bidel Dehlavi, (1054-1133). He is a well-known Hindu style poet who is known to be a fantasy thin. His strange and conceit confirme to this. He considers all beings animate and conscious: his animation inclusive human and animal, and passes through the level of phenomenon and reaches its depths. He also uses abstract elements and creates amazing imagery.Biddle divides and vitalize to them with amazingly delicate detail of tangible and abstract affairs.This essay, by categorizing and analyzing the implied metaphors᾿s Biddle, shows the poet's attitude toward the phenomena of the universe and their relationships, in fact Biddle created the implied metaphors, in particular, extreme animate, diverse magery, and the creation of new thematic. The implied metaphores are divided into different groups. The frequency of personification is the greatest contribution among metaphors, and human metaphors such as building, nature, animals, objects, (rarely plants) are at the next level.
ملخص الجهاز:
١-٢-١- آینه آینه ؛ از واژگان پربسامد شعر بیدل است ، علاوه بر آینه ، متعلقات آن مانند جوهر نقش مهمی در جانبخشیهای شاعر، تصویرپردازیها ومضمون آفرینهای وی دارد: (رجوع شود به تصویر صفحه) حیرت مقیم خانۀ آیینه اســـت و بس نتوان به روی ما در دلها فراز کرد(١٠٥٤٤) آینه در شعربیدل ، به این اعتبار که مانند چشمی همیشه باز است ، مظهر حیرانی است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) دل پرکاربردترین عنصر انتزاعی در غزل بیدل است و ٤٥ بار تکرار شده است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) (رجوع شود به تصویر صفحه) نزاکت آشـنای دل ندارد چـاره از حیرت مگر آیینه دریابد زبان همدم شبنم (٢٢٧١٧) دل ؛ در غزلهای بیدل ؛ معمولا به آینه مانند میشود، از سوی دیگر آینه نیز استعاره از دل است .
سعی : بیدل سعی را به شکل انسان به تصویر میکشد و آنرا به عناصر دیگر نیز نسبت میدهد؛ خاکستر، لاله ، هوا، تلاش میکنند: هر قدم عرض نزاکت داشت سعی رفتگان کز هجوم آبله این دشت سرتا پا دل است (٤٧١٦) (رجوع شود به تصویر صفحه) نتیجه گیری : تشخیص یا انسان انگاری ، از ویژگیهای عمومی سبک هندی است که در شعر بیدل بسامد بالایی دارد و یکی از مختصات سبکی او به شمار میرود، مضمون آفرینی از دغدغه های شاعر است بنابراین استعارة مکنیه بهترین محمل برای ادای این مقصود است .
بیشترین استعاره های بیدل انسان انگاری با بسامد٩٢% است .