خلاصة:
واژه «قلب» که در جهانبینی قرآن نمایندة هویت و جان آدمی است، دستخوش آفات و بیماریهایی میگردد. تنوع این بیماریها را میتوان در ابعاد گوناگون گرایشی، بینشی و کنشی تقسیمبندی کرد. در این نوشتار، بیماریهای قلب از منظر قرآن، تنها در بعد گرایشی آن با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی مطالعه و بررسی شده و راهکارهای مناسب برای بهبود بخشیدن به آنها از منظر قرآن کریم ارائه گردیده است. بررسی بیماریهای گرایشی که در قرآن کریم به قلب نسبت داده شدهاند، این نتیجه را بهدست میدهد که بیشترین عامل این بیماریها فاصله گرفتن از خداوند و بیتوجهی به دستورات انسانساز فردی و اجتماعی الهی است که در قرآن کریم و کلام معصومان علیها السلام منعکس شده است.
ملخص الجهاز:
بهلحاظ پیشینه، هرچند پدیدة «قلب» ذیل آیات مرتبط با آن توسط مفسران بحث و بررسی شده است و برخی نیز تحقیقات مستقلی در این خصوص انجام دادهاند، اما هیچیک به چیستی بیماریهای گرایشی قلب و راهکار قرآنی برای درمان ویژة آن بیماریها بهصورت منقح نپرداختهاند.
قرآن کریم راهکار درمان این بیماری را در آیة بعدی ذکر میکند و آن، دعا به درگاه خداوند برای اصلاح قلب است: «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد إذ هدیتنا» (آلعمران: 8).
انحراف در مهرورزی یکی از کارکردهای گرایشی قلب، محبت و مهر ورزیدن است که پدیدهای فطری برای انسان است؛ اما گاه این محبت در محلی نادرست بهکار گرفته میشود یا جای خود را با کینه و نفرت عوض میکند که همه نشاندهندة بیماری قلب هستند.
ج) ترک یاد خدا در آیة 16 سورة «حدید» آمده است: «ألم یأن للذین آمنوا أن تخشع قلوبهم لذکر الله و ما نزل من الحق»؛ آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل کرده است، خاشع گردد؟ در روایات نیز به این امر توصیه شده است: امام صادق( فرمودند: خداوند به حضرت موسی( وحی کرد که یاد من را در هیچ حالی فراموش نکن؛ چراکه ترک یاد من موجب قساوت دل میگردد (بحرانی، 1415ق، ج4، ص 706).