ملخص الجهاز:
"اما در عالم متجدد، تنها یک نوع زمان به سمیتشناخته میشود; در نتیجه اولا اصالتیکنواختی، (uniformitarianism) قوانین طبیعت، مبنای علم جدید قرار گرفته که از دیدگاه سنت پذیرفته نیست و ثانیا علم جدید برای پرکردن خلا ناشی از ندیدن مراتب بالاتر واقعیت، به نظریه مهمل تطور، ( evolution) متوسل گردیده است.
این حکمت، به گزارش دکتر نصر، نه افراط برخی از دینداران را دارد، که تنها عقاید خودشان را حق مطلق میدانند، و نه تفریط دینشناسان دانشگاهی را، که رویکرد توصیفی، (descriptive) دارند و هر که نام عقایدش را دین بگذارد، به عنوان دین میپذیرندش; بلکه به تعبیر شووان، به مطلق نسبی معتقد است، یعنی هر دینی برای متدینانش مطلق است.
به نظر ایشان، والاترین فایده علوم سنتی همیشه این بوده که به عقل و ابزارهای ادراک کمک کنند تا جهان و در واقع، تمام مراتب وجود را، نه به عنوان واقعیات یا اعیان، بلکه به عنوان نماد یا آینههایی ببینند که سیمای معشوق را باز میتابانند; که همه چیز از او نشات گرفته و به او باز میگردد.
به نظر دکتر نصر، اگر علم جدید و «تمدن» همراهش در عالم اسلامی پدید نیامده، نه به سبب فقدان دانش ریاضی یا نجومی، بلکه به این دلیل است که در دیدگاه اسلامی ممکن نیست که انسان یا طبیعت، به کلی سکولاریزه شوند.
فصل دهم: تصور پیشرفت انسان از طریق تطور مادی; نقدی سنتی به تحقیق دکتر نصر، در تمام تمدنهای غیر غربی و غربی سنتی، حالت کمال انسان در آغاز یا مبدا دیده شده است (مثلا در اسلام، کاملترین انسان، پیامبر(ص) و کاملترین جامعه، مدینةالنبی دانسته شده) و اگر کمالی به آینده نسبت داده میشود، همیشه با مداخله الهی دیگری در تاریخ همراه است (مانند ظهور حضرت مهدی عج)."