خلاصة:
زندان در نصوص شرعی یک مجازات اصلی محسوب نمیشود بلکه بهمنزله ابزاری کاملاً استثنایی است که تنها در حد ضرورت به کار میرود. شارع به کارگیری مجازات زندان را تنها در موارد معدود جایز دانسته و هیچگاه آن را به عنوانابزاراصلی درکیفرمجرمان درنظرنگرفته است. علیرغم این حقیقت، نظام حقوقی ایران، زندان را به عنوان مجازات غالب برای اکثر اعمال مجرمانه پیشبینی نموده که همین امر سبب شده از تبعات سوء ناشی از افزایش جمعیت کیفری زندانها در امان نماند تا آنجا که آسیبهای ناشی از زندانمحوری، اندیشمندان حقوقی را به چارهاندیشی جهت رفع این معضل فراگیر واداشته است. غافل از آنکه دلیل اصلی بروز بحران زندان وگسترشغیرمعمول این مجازات درسیستمقضاییکشور، نادیده گرفتن نظر شرع مقدس در این زمینه است که خود از خلط مفهومی دو واژه حبس و سجن (زندان) نشأت میگیرد. در این جستار بر آن هستیم تا با بررسی منابع و ادبیات فقهی، ضمن اثبات تمایز حبس و زندان و انتقاد از نظام حقوقی ایران به سبب فاصله گرفتن از نظام حقوقی اسلام در خصوص حدود اعمال مجازات زندان، گامی در راستای اصلاح و پالایش قوانین و کم کردن مجازات زندانازسیستمجزاییکشور برداریم.
In religious texts، prison is not considered as a main punishment، but it is as an exceptional tool that is applied just in necessary conditions. The holy legislator allows the application of prison punishment just in a few cases and never considers this issue as a major tool in punishing the criminals. Despite this fact، the legal system in Iran has predicted prison as a punishment for most of criminals and this causes harsh consequences that are resulted due to the increase in the jail population; therefore، the prison-based damages has forced the legal scientists to find a solution for solving this widespread problem. Whereas the main reason of this problem in prison and unusual growing of this punishment in the judicial system of state is ignoring the opinion of sharia which is resulted from the confusion in two concepts: imprisonment (Habs) and prison (Sijn). In this paper، by surveying juridical literature and references، we want to approve the difference between the concepts imprisonment (Habs) and prison (Sijn) and then، by criticizing the legal system of Iran for taking a distance of these concepts and neglecting the opinion of Islam legal system about the limitation of application of prison، we try to take a step towards reforming and refining the rules and reducing the prison punishment in criminal system of the state.
ملخص الجهاز:
از همین رو از آسیبها و تأثیرات جبرانناپذیری که زندان بر فرد، خانواده و پیکره جامعه میگذارد، در امان نمانده و جهت مرتفع ساختن این معضل، به تقلید از سایر نظامهای حقوقی، مجازاتهای جایگزین حبس را تائید نموده است که در قانون جدید مجازات اسلامی، فصلی را به خود اختصاص داده است؛ اما این مجازاتها تنها به عنوان جانشین زندانهای کوتاهمدت پیشبینی شده و همچنان زندان، مجازات بخشی عظیمی از جرائم را به خود اختصاص میدهد.
بر این اساس میتوان اذعان داشت در اصطلاح شریعت، لفظ حبس حقیقت شرعیهای نداشته بلکه شارع مقدس آن را به همان معنای لغوی که در میان عرب متداول بوده به کار برده است؛ اما ازآنجاکه یکی از مصادیق منع کردن، جلوگیری کردن انسان از تصرف از طریق قرار دادن او در محلی است که برای این کار مهیا شده است برخی به تسامح آن را به معنای زندان گرفتهاند (وائلی، 1367، ص11؛ سپهری، 1373، ص74) درحالیکه تدقیق در الفاظ قرآن و کلام فقها نشان میدهد در حبس، مکان موضوعیت ندارد اگرچه یکی از مصادیق آن میتواند ایجاد منع از طریق زندانی کردن باشد.
در نظام حقوقی ایران برای مشروعیت بخشی به کیفر زندان، به ادلهای استناد شده که جز در چند مورد معدود که بر جواز به کارگیری زندان دلالت دارند در سایر موارد بر مشروعیت حبس وارد شدهاند که در حبس نیز آنچنانکه بیان گردید مکان مدخلیتی ندارد بلکه آنچه اهمیت دارد جلوگیری از تصرفات آزادانه فرد است.