خلاصة:
در مسیر تحقق و تکامل اهداف انقلاب اسلامی، آنچه که به عنوان سرآمد و مقصود نهایی راه مشخص شده است، «تمدن اسلامی» میباشد. مقصودی که سرانجام آن، به پیاده سازی حقیقی اسلام ناب محمدی (ص) در زندگی فردی و اجتماعی بشریت، منجر میشود. در این پژوهش با روش «توصیفی، تحلیلی» به این نتیجه رسیدیم که فقه، با توجه به ویژگی پویایی و انطباق با زمان و مکان، ظرفیت تأسیس و تغذیهی یک تمدن را دارد که به نظر میرسد برخلاف دیدگاههای سلبی و حداقلی، در یک نگاه جامع و حداکثری، تبیین کنندهی مسیر و راهی باشد که مسلمانان باید به عنوان راکب در آن طی طریق نمایند؛ و در کنار فقه اکبر که بیدار کنندهی روح کرامت انسانی است و اخلاق مداری و پایبندی به اعتقادات را میسازد، نقش تعیین کنندهای را در شناخت مسیر افراد جامعه، برای رسیدن به تمدن اسلامی، ایفا میکند. در حقیقت، فقه رسالتی را در قبال فرد و جامعه دنبال میکند که علاوه بر تبیین مسیر صحیح حرکت به سوی تمدن اسلامی، آموزههایی را نیز برای تسهیل و تسریع روند این حرکت ارائه میدهد تا در صورتی که راکب صالح و مرکوب سالم باشد، تمدن اسلامی در جهت عملیاتی شدن، حرکت خواهد کرد.
In the course of realizing and evolving the goals of the Islamic Revolution، what is known as the ultimate and ultimate purpose of the road is "Islamic civilization". The ultimate goal will ultimately lead to the true implementation of pure Mohammadi Islam in the individual and social life of mankind. In this study، using a "descriptive، analytical" method، we concluded that jurisprudence، having regard to the dynamism، and adaptation to time and place، has the capacity to establish and nourish a civilization، which seems to be contrary to minimalistic views. At a comprehensive and maximized look، it is a way of explaining what Muslims should do as a catcher. And along with Akbar's jurisprudence، which awakens the spirit of human dignity and makes the moral order and adherence to beliefs، it plays a decisive role in understanding the path of the people of the community to achieve Islamic civilization.
In fact، jurisprudence pursues a mission to the individual and society، which، in addition to explaining the proper course of movement towards Islamic civilization، also provides teachings to facilitate and expedite the process of this movement، so that if the righteous and righteous are healthy، Islamic civilization will move towards operationalization.
In the following، factors such as oppression and corruption، differences، imitation، cultural invasion، lack of leadership، ignorance، distrust، frustration، and economic problems as barriers to the realization of Islamic civilization have been introduced. At a glance، recommendations are given to solutions using the teachings Islamic jurisprudence has been paid in the economic، cultural and political spheres.
ملخص الجهاز:
» (سبحانی، 1367، صص15-34) آنچه بر اهمیت این رسالت میافزاید این است که اسلام دین جاوید الهی است و برای زندگی انسان در همه عصرها و برای همه جوامع اعم از مدرن و سنتی و توسعهیافته و توسعهنایافته، قوانین و مقررات دارد؛ هرچند تمام آنها بهطور صریح بیاننشده و نیازمند کشف و استخراج است اما میتوانیم بیان کنیم، با توجه به اینکه فقه برای تمام نیازهای بشریت راهحل دارد پس برای ایجاد مجموعهای از نظامها در موضوعات متفاوت نیز توانایی تأسیس و تغذیه را دارد و با این مقدمات میتوان نتیجه گرفت که فقه در جایگاه ساختن تمدن، نقش مهم و به سزایی را ایفا میکند که بدون آن تمدن را باید کأن لم یکن دانست.
» (20/6/88) همانطور که میتوان برداشت کرد نسبت فقه و تمدن یا دین و سیاست، نسبت و رابطهای کاملا لاینفک و جداناپذیر که جدایی آنها آثار زیانبار زیادی در جامعه اسلامی و زندگی الهی مسلمانان ایجاد خواهد کرد و این عدم انفکاک به قدری اهمیت دارد که حضرت امام خمینی (ره) جدایی آن را منسوب به اسلام آمریکایی میداند که آورندهی آن دشمنان دین اسلام هست و آنچه اسلام ناب محمدی (ص) را بیان میکند در این است که دین و سیاست را جداناپذیر و مرتبط باهم بدانیم.
از این نظر فقه میتواند به جهت نرمافزاری و سختافزاری الگو و برنامه حرکت جامعه اسلامی را فراهم آورد؛ اما سطح کنونی فقه که در سطح فردی به استنباط احکام میپردازد، برای مدیریت اجتماعی کافی نبوده و نیاز به ارتقاء در سطح ادراک از فهم متون دینی است 2.