خلاصة:
یکی از چالشهای سازمانهای عصر جدید، اجرای موثر راهبرد ها و تبدیل راهبرد های سازمان به فرایند های بهبود عملکرد است. از آنجا که شش سیگما اجرای راهبرد مبتنی بر سنجش می باشد که بر بهبود فرایند و کاهش اختلاف متمرکز است، در این مقاله به دنبال بررسی نقش کارت امتیازی متوازن به عنوان سیستم جامع سنجش عملکرد در ارزیابی طرحهای شش سیگما در شرکتهای تعاونی هستیم. این تحقیق در سال 1388 - 1389 انجام گرفت و در آن فرضیه ها و سوالهایی مرتبط با ارزیابی اثربخشی شش سیگما مطرح شد و در قالب پرسشنامه در اختیار جامعه آماری(champion، کمربند سبز و اعضای گروه طرحهای شش سیگمای شرکتهای تعاونی منتخب استان یزد) قرار گرفت و سپس دیدگاههای آنها تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها و نتایج تحقیق نشان می دهد که برنامه شش سیگما از نظر مالی، فرایندهای داخلی و توسعه و یادگیری دارای اثربخشی است ولی از نظر مشتری، اثربخشی قابل قبولی ندارد. در کل، داده ها حاکی از موفق بودن طرح شش سیگماست. همچنین شاخصها در چهار بعد کارت امتیازی متوازن با استفاده از روش ویکور، رتبه بندی شدند.
One of the challenges of innovative era enterprises is implementing effective strategies and translating organization strategies to performance improvement processes. Since six-sigma methodology is the implementation of a measurement-based strategy that focuses on process improvement and variation reduction، this research aims to investigate the role of balanced scorecard methodology as a comprehensive performance measurement system in assess six sigma projects in the cooperative societies. So hypothesis correlate assess of six sigma effectiveness discuss and set in the form of questionnaire then dispread Population(champion، Green belt and the member of team six sigma projects of selective co-operative societies of Yazd city) and then data analysis. The results of investigation show that six-sigma methodology has been effective in terms of financial perspective; internal processes perspective and learning and growth perspective but not so about customer perspective. In general، six-sigma program is effectiveness and data is representative of success of six-sigma program.
ملخص الجهاز:
بنابراین ، طرحهای شش سیگما باید با راهبرد شرکت مرتبط باشند تا بتوانند نیازهای مشتری را برآورده کنند؛ از این رو استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن به عنوان ابزار مدیریت راهبردی و سیستم سنجش عملکرد مفید است (٢٠٠٣ ,Schmutte).
بنابراین ، هدف تحقیق حاضر، بررسی تطبیق طرحهای بهبود رویکرد شش سیگما با راهبرد سازمان با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن می باشد که نتیجه آن افزایش بهره وری و ارضای نیازهای مشتریان و نهایتا رضایتمندی مشتریان است .
داده های آماری مربوط به زیرمجموعه های همگن (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ: یافته های تحقیق با توجه به جدول ٤، از آنجا که در مورد فرضیه اول ، حد پایین و بـالا مثبـت مـی باشـد، میانگین از مقدار مورد آزمون بزرگتر است و به عبارتی ، فـرض H٠ رد و فـرض H١ پذیرفتـه می شود و لذا می توان گفت که شش سیگما از منظر مالی کارت امتیازی متوازن دارای اثربخشـی می باشد.
داده های آماری مربوط به آزمون فرض پنجم (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ: یافته های تحقیق رتبه بندی سؤالات در چهار منظر کارت امتیازی متوازن با استفاده از روش ویکور ( VIKOR) اوپریکویـک در سـال ١٩٩٨ و اوپریکویـک و تزنـگ در سـال ٢٠٠٢ روش ویکـور را مطرح نمودند.
رتبه بندی شاخصهای منظر توسعه و یادگیری (به تصویر صفحه مراجعه شود) مأخذ: یافته های تحقیق نتیجه گیری شش سیگما به عنوان یکی از رویکردهای مؤثر در حل مسئله ، تأثیر چشمگیری در بهبود کیفیت و افزایش رضایت مشتریان سازمانهای مختلف تولیدی و خدماتی دارد، ولی طرحهای شش سیگما مبتنی بر راهبرد سازمان نیستند و در نتیجه ، به مزایای مورد انتظار دست نمی یابند.