خلاصة:
هدف این مقاله واژگون سازی گفتمان مسلط و رایج در مدیریت سیاسی فضاست. واژگونی چنان که فوکو می گوید؛ عبارت است از آنچه انسان ممکن است در فرض مفهوم مخالف در ذهن خود احیاء کند. واژگونی بدین معناست که وقتی سنت یا مکتبی تفسیر خاصی از رویدادی عرضه می دارد، می توان با طرح تفسیر و تعبیر مقابل آن، زمینه اندیشه تازه ای را در آن خصوص مهیا کرد. وقتی پدیده ای از زاویه خاصی مورد توجه قرار می گیرد، می توان زاویه و افق دیگر آن را نیز مطرح کرد. در اینجا زاویه و افق دیگر معنا و مصداق مفهوم “مدیریت سیاسی فضا” مدنظر است و چنین رویکردی “واژگون سازی” گفتمان رایج در مدیریت سیاسی فضا در دانش/قدرت ژئوپلیتیک نامیده شده است.
از نقطه نظر روش شناسی، این پژوهش مبتنی بر روش منحصر به فرد میشیل فوکو به ویژه در مبحث “دیرینه شناسی دانش” است. دیرینه شناسی شیوه تحلیل قواعد نهفته و ناآگاهانه تشکیل گفتمان ها در علوم انسانی است. هدف آن توصیف آرشیوی از احکام است که در یک عصر و جامعه خاص رایج اند. دیرینه شناسی در پی شرح شرایط وجود گفتمان و حوزه علمی کاربرد و انتشار آن است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران از دستاوردهای ورود مفاهیم مدرن به عرصه های اجتماعی، سیاسی و فضایی کشور است. تا قبل از تشکیل دولت مدرن در ایران مدیریت سیاسی فضا نمی تواند معنا و مفهوم نوین خود را داشته باشد. در طول دوره حاکمیت دولت مدرن بر ایران هدف نهایی مدیریت سیاسی ایجاد و کنترل فضا براساس گفتمانی خاص بوده است.
ملخص الجهاز:
نتایج پژوهش نشان می دهد که مقوله مدیریت سیاسی فضا در ایران از دستاوردهای ورود مفاهیم مدرن به عرصه های اجتماعی ، سیاسی و فضایی کشور است .
در طول دوره حاکمیت دولت مدرن بر ایران هدف نهایی مدیریت سیاسی ایجاد و کنترل فضا براساس گفتمانی خاص بوده است .
در گفتمان رایج مدیریت سیاسی ، فضا امری طبیعی ، غیرگفتمانی و مقوله ای ازپیش تعیین شده است که صرفا باید کنترل شود.
فوکو اصل دگرسانی یا مغایرت ١ را در مورد گسست میان اپیستمه های گوناگون به کار می گیرد و مدعی است هر عصر در مقایسه با دورههای دیگر هویت و گوهری متفاوت دارد و می کوشد شرایط تحقق پدیدهها را مورد تحلیل قرار دهد.
از دوره رضاخان به بعد شیوه مدیریت سیاسی فضا دغدغه اصلی سیاستمداران و برنامه ریزان بوده و این دغدغه مبتنی بر شاخص های جغرافیایی (وسعت ، شکل هندسی )، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی /امنیتی است .
آنچه از بررسی منابع مربوط به رویکردهای متفاوت مدیریت سیاسی فضا در ایران برمی آید این است که گفتمان رایج در چارچوب کلان عملکرد دولت مدرن در عرصه فضا قابل توجیه و تفسیر است .
واژگونی گفتمان رایج در مدیریت سیاسی فضا چنانکه گفته شد فضا در گفتمان دولت مدرن مقوله ای امنیتی و مبتنی بر تقابل های دوتایی خشونت آمیز است .
میل گفتمان رایج در مدیریت سیاسی فضا در ایران تداوم چنین برداشتی از مقوله هویت های مکانی و فضایی بوده است .
جمع بندی و نتیجه گیری مدیریت سیاسی فضا در دوره حاکمیت دولت مدرن در ایران مبتنی بر کنترل فصا بوده است .