خلاصة:
کردها جزء اقوام اکولوژیک منطقه و بزرگترین قوم بدون دولت در خاورمیانه (به استثنای ایران) به-شمار می روند. این بارزه مسائل اساسی را در یک سده ی گذشته موجب شده و جغرافیای خون را بر پهنه ی جغرافیایی آنان حاکم ساخته است. انفال و حلبچه در عراق تا وقایع درسیم و 000، 40 هزار کشته در ترکیه تنها برجسته ترین نمادهای وضعیت ناهموار حاکم بر جغرافیای کرد می باشند که نتیجه سیاست در سده ی گذشته هستند. روشن است ورود اندیشه های مدرنیته و در صدر آنها ناسیونالیسم و دولت ملی مدرن که تمرکز قدرت و جغرافیای یکدست را بهترین گزینه برای دولتی مدرن، مقتدر، پیشرفته و دموکراتیک می دانست، نقش اصلی را در این زمینه ایفا کرده است. داده های پژوهش حاضر که برگرفته از بخشی از رساله دکتری است، به شیوه کتابخانه ای (داخلی و خارجی) فراهم و در مرحله بعد، به روش توضیحی/تحلیلی به تحلیل آن ها اقدام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیاست (دیالکتیک) داخلی ترکیه نسبت به جغرافیای کرد سیاست خارجی این کشور را هدایت و حتی سیاست جغرافیای پیرامون نزدیک را نیز تحت تاثیر و در مواقعی جهت داده است. این امر پیچیدگی خاصی بر مسئله کرد حاکم ساخته به گونه ای که حل دموکراتیک آن را دور از دسترس قرار داده و زمینه برای دست یابی به جغرافیای صلح را تا حدودی سخت کرده است. در پایان برای خروج از این وضعیت و تحقق جغرافیای صلح، سیاست اکولوژیک پیشنهاد شده است که توجه به بارزه های جغرافیای تفاوت را در دستور کار سیاست داخلی قرار داده و استدلال می شود که در مرحله بعد قادر است سیاست خارجی را به سمت صلح هدایت و به جای توازن جامع یک طرفه که از بعد منفی برخوردار است، اشتراک همه جانبه را سبب و جغرافیای صلح را عملی سازد.
ملخص الجهاز:
بنابراین ، اگرچه همکاری جغرافیای کرد با ترکها در جنگ با بیگانگان سبب تصویب قانون خودمختاری کردستان در مورخه ١٠ فوریه ١٩٢٢ در مجلس کبیر ملی شد١ (السن ، قیام شیخ سعید پیران )(کردستان - ١٩٢٥)، ١٣٧٧: ٢-٧١) و در سال ١٩٢٣ هنگامی که مصطفی کمال (آتاتورک) جمهوری ترکیه را تاسیس کرد، تعهد نمود که کردها باید از درجه ای از اتونومی و حقوق فرهنگی برخوردار باشند، ولی در بطن و چیستی حکومت جدید سکولاریزم، یکپارچگی بر اساس زبان و ملت واحد ترک لانه کرده بود که لزوما این اقدام نیازمند تبدیل اقلیت های ملی قومی با هویت های متفاوت به جمعیت یکدست ترک بود (Yildiz، ٢٠٠٤: ٨٢) که در نوع خود خبر از پشت کردن به سابقه ی طولانی این کشور در مدارای قومی و وحدت قومیت ها داشت .
عصمت شریف وانلی در این باره می گوید: «می توانم به شما ثابـت کـنم کـه وجود مساله کرد اصلی ترین علت ایجاد پیماننامه بغداد بین ترکیه و حکومت پادشاهی نوری سعید و شاه ایران بوده است » (حسرتیان، ٢٠٠٧ : ٩-٦٧) این گفته حسرتیان زمانی که واکـنش ترکیه را در٣ دسامبر ١٩٨٣ به گفتگوهای حکومت عراق با اتحاد میهنی کردسـتان بـه رهبـری جلال طالبانی و با میانجی گری عبدالرحمان، مورد توجه قرار می دهیم ، بهتر روشن می شود.