خلاصة:
زندگی اجتماعی مردم یک جامعه، زمانی سامان مییابد که مدیریت حاکمان و مدیران آن جامعه بر مبنای اخلاق اسلامی باشد. براین اساس، این سوال کلیدی در خور پاسخگویی است که از دیدگاه اسلام ویژگیهای اخلاقی مدیران کدام است؟
در این مقاله به روش کتابخانهای، موضوع «اخلاق مدیران» از نگاقرآن و روایات بررسی شده است. در یک نگاه کلی، اخلاق مدیران به دو نوع «صفات درونی» و «رفتارها» تقسیم میشود. «تقوا»، «بیتوجهی به دنیا»، «پرهیز از مقامپرستی»، «حلم و صبر» و «شرح صدر» نمونههایی از نوع اول یعنی صفات درونی است که مدیران باید به آنها مزیّن باشند. نوع دوم یعنی رفتارها، به دو دسته رفتارهای فردی و رفتارهای اجتماعی تقسیم میشود. «تواضع»، «امانتداری» و «صداقت» از دسته رفتارهای فردی و «اخلاق خوش»، «گذشت و مدارا» و «مشورت» از دسته رفتارهای اجتماعی مدیران است.
در این مقاله، صفات درونی و رفتارهای یاد شده را به دلیل نقش ویژهشان در سیستم مدیریت اسلامی مورد بررسی قرار دادهایم. در این بررسی از نظریات علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان به طور ویژه، و از روایات در تایید مطالب استفاده شده و در عین حال، آراء دانشمندان و نظریهپردازان غربی در مدیریت سازمانی از نظر دور نمانده است.
ملخص الجهاز:
باید توجه داشت که این فضائل اخلاقی به تنهایی در تأمین سعادت اجتماع و سوق انسان به سوی اصلاح عمل کافی نیست مگر وقتی که بر اساس توحید باشد؛ یعنی مردم ایمان داشته باشند به اینکه عالم -که انسان جزئی از آن است- آفریدگار و معبودی یکتا، ازلی و سرمدی دارد که هیچ چیز از علم و احاطه او بیرون نیست و قدرتش مقهور هیچ قدرتی نمیشود.
رویکرد این مقاله بررسی یکی از مباحث مدیریت تحت عنوان اخلاق مدیران از دیدگاه علامه طباطبایی( در تفسیر شریف المیزان است.
بر این اساس به بررسی صفات اخلاقی یک مدیر اسلامی از دیدگاه این بزرگ اندیشمند جهان اسلام میپردازیم و به آنچه که برای مدیران جامعه اسلامی در نظام توحیدی از اهمیت برتری برخوردار است و در نگاه مدیریت قرآنی برجسته است، اشاره میکنیم.
امام صادق( از پدر بزرگوارشان امام باقر( نقل میکنند که فرمود: «إن الإمامة لا تصلح إلا لرجل فیه ثلاث خصال ورع یحجزه عن المحارم و حلم یملک به غضبه و حسن الخلافة علی من ولی حتی یکون له کالوالد الرحیم16؛ امامت شایسته نیست مگر بر کسی که سه خصلت داشته باشد: خداترسی، که او را از محرمات باز دارد و بردباری، که با آن خشم خود را مالک شود و نیکویی حکومت بر کسانی که حاکم آنها شده به گونهای که گویا پدر مهربان آنهاست.
» به اعتقاد علامه طباطبایی( معنای آیه این است که «ما بعضی از بنی اسرائیل را پیشوایان قرار دادیم، تا مردم را به امر ما هدایت کنند و وقتی ایشان را به امامت و پیشوایی هدایت نصب کردیم، که در دین صبر کردند، و قبلا هم به آیات ما یقین داشتند.