خلاصة:
وجود نهاد ناظر با سازوکار بی طرفانه در انتخابات نقش تعیین کنندهای در تحقق بخشیدن به
را امری سخت و مسئولیت « نظارت » حکمرانی مطلوب دارد. امروزه پیچیدگی انتخابات
را سنگین کرده است. نظارت بر انتخابا ت تیغ دو لبه ای است که از یکس و « دادرسی اساسی »
م یتواند تضمین کننده و پاسدارحقوق باشد و از سوی دیگر، تهدید و تحدید کننده آن، لذا این
مقاله، با روش توصیفی تحلیلی، مبانی و مصادیق این نوع نظارت را در ایران و فرانسه مورد
دادرسی اساسی جهت صیانت » بررسی قرار داده و به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که
از انتخاب مردم در فرانسه و ایران از چه سازوکاری بهره میگیرد تا از حقوق مردم به بهترین
در پاسخ مشخص شد که با وجود انتصابی بودن اعضای این شورای نگهیان «؟ نحو صیانت کند
و شورای قانون اساسی فرانسه (فرانسه 9 نفر با نسبت مساوی توسط سه قوه، ایران 12 نفر با
نسبت مساوی توسط رهبری و مجلس البته از میان منتخبان رئیس قوه قضائیه) شورای نگهبان
ایران در برخی از اختیارات، دارای نقش گستردهتری نسبت به شورای قانون اساسی فرانسه
است. هر چند هر دوی آن ها، به دلیل پراکندگی، ابهام، تناقض رفتار و عدم شفافیتی که در اکثر
جنبههای صلاحیت و رفتار کارگزارانشان وجود دارد، اما از اثربخشی، کارآمدی و انسجام لازم
برخوردار می باشد. همین موضوع باعث شده تا امروزه، با وجود فاصله بین آرما نهای صیانتی،
مبانی نظری، اندیشههای اصلی تاسیس و عملکرد موجود ، باز هم از مشروعیت بالایی در
حقوق تطبیقی برخوردار باشند.
The existence of a supervisory entity with an impartial mechanism in the election plays a decisive role in realization of a desirable governance. Today, the complexity of the election makes the "supervision" hard and responsibility of "fundamental proceeding" heavier. Supervision over election is a two-bladed sword, which can guarantee and protect the rights on one hand, and threatens and restricts it on the other hand. Therefore, this research studies the foundation and examples of this kind of supervision in Iran and France using descriptive-analytical method, and seeks to answer the question of what mechanism the fundamental proceeding benefits from to safeguard the people's choice in France and Iran in order to protect the people’s rights in the best way? In response, it became clear that the Guardian Council has a broader role than the French Constitutional Council in some powers. However, both of them have the effectiveness, efficiency, and coherence due to the dispersion, ambiguity, and inconsistency of behaviour and lack of transparency exists in most of jurisdiction and conduct of their agents. In addition, this has led to a high legitimacy today, despite the fact that the activities of these entities are somewhat distant from theoretical foundations and main protection thoughts.
ملخص الجهاز:
نظارت بر انتخابات تیغ دو لبهای است که از یکسو میتواند تضمینکننده و پاسدارحقوق باشد و از سوی دیگر، تهدید و تحدیدکننده آن، لذا این مقاله، با روش توصیفی ـ تحلیلی، مبانی و مصادیق این نوع نظارت را در ایران و فرانسه مورد بررسی قرار داده و به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که «دادرسی اساسی جهت صیانت از انتخاب مردم در فرانسه و ایران از چه سازوکاری بهره میگیرد تا از حقوق مردم به بهترین نحو صیانت کند؟» در پاسخ مشخص شد که با وجود انتصابی بودن اعضای این شورای نگهیان و شورای قانون اساسی فرانسه (فرانسه 9 نفر با نسبت مساوی توسط سه قوه، ایران 12 نفر با نسبت مساوی توسط رهبری و مجلس البته از میان منتخبان رئیس قوه قضائیه) شورای نگهبان ایران در برخی از اختیارات، دارای نقش گستردهتری نسبت به شورای قانون اساسی فرانسه است.
البته اگر شخصی این فرمها را پر کند، اما ثبتنام از او مثلاً به دلیل اعلام انتخاب ناپذیرش توسط دادگاه اداری، صورت نگیرد، میتواند نزد شورای قانون اساسی طرح دعوا کند و در نهایت باید اشاره نمود که تفسیر مضیق صلاحیت شورا در حوزه انتخابات، این نهاد را از رسیدگی به دعاوی منضم بر انتخابات، یعنی دعاوی فاقد قابلیت تأثیرگذاری بر صداقت انتخابات باز میدارد (تقیزاده، 1385، ص122).
بر خلاف نظام انتخاباتی ایران که شورای نگهبان دارای اختیارات عام و نظارت استصوابی در تمام مراحل انتخابات است در فرانسه اگر شکایتی علیه سلامت انتخاب یک نماینده مجلس ملی یا یک سناتور مطرح نگردد، شورا در این حوزه وارد نمیشود.