خلاصة:
فن انبساط کلمه یا عبارت، توسع بخشیدن به دایره معانی الفاظ و عبارات، همچنین طلب تداعی معانی تازه و نهادن سنگینی بار معنای نامعهود بر دوش واژه ها، به اقتضای حال و گفتار است که تاثیر فراوان بر فصاحت و سلاست سخن سعدی به عنوان شاخص ترین ویژگی کلامش دارد. از اینرو وی ضمن عبور آسان از موانع توقف و گریوه های درنگ در گفتار، بر غنای زبان و ادبیات می افزاید و زنجیره واژه ها را گسترده تر مینماید. در این مقاله واژه ها و ترکیبات بدیع سعدی و گسترش ظرفیتهای معنایی آنها، بررسی و تحلیل شده است.
The expansion of the word or phrase is the extension of the circle of meanings of words and phrases, as well as the desire for the association of new meanings and the imposing of the burden of meaning on the words at present and speech. Sadi's inherent capacity and his inability to take some unusual meanings from common and usual words has contributed to the fluidity in his works. Actually he easily pass through barriers in speech.In the other words he never stops at speaking and poetry. He does not even pause. He doesn’t not look for words, he create words and phrases when needed. Therefore he has extended the chain of words to a wider and more rigorous range .It has also made Persian language and literature richer and wider and stronger. The expansion of the word or phrase in Sadi's works is one of his most prominent language features, placing him in an unattainable position. In this article, Saadi's new words and his innovative phrases and terms and their semantic capacities are studied and analyzed.
ملخص الجهاز:
دلنشینی و فصاحت کلام سعدی ریشه در ویژگیها و عوامل متعددی دارد، که مهمترین آنها عبارتند از: ١) تجربه های ارزنده و فراوان زندگی و آشنایی دقیق و نکته بینانۀ او از سایر فرهنگها و جوامع که محصول سفرهای بسیار اوست ؛ ٢) تسلط کامل او بر قواعد زبان و ادب فارسی و عربی و تلفیق استادانه آن دو در زمان و مکان مناسب و آشنایی با لغات مغولی؛ ٣) بهره گیری از مضامین تعلیمی و اخلاقی که نتیجه آن نفوذ و گسترش سریع کلامش در اطراف و اکناف و تدریس آثارش به عنوان منبع آموزشی در مکتب خانه ها بوده است ؛ ٤) به کارگیری ادب عامه و استفاده از تمثیلهای متعدد به مقتضای حال و سخن و تنوع و هویت بخشی به اشخاص ، اصناف و مکانها در آثارش ؛ ٥) دوری از تکلف و مبهم گویی که با حذف قابلیت تفسیر پذیری متن ، فاصله بین خواننده و هنرمند را از بین میبرد؛ و در کنار همه این موارد، ذوق و قریحه ذاتی سعدی مهمترین عامل فصاحت کلام وی است ، به طوریکه در همان دوران زندگیش و حتی پیش از تصنیف گلستان ، به سخندانی و نکوگویی، زبانزد عام و خاص بود و آنچنانکه خود در دیباچه گلستان به آن اشارت دارد، به باور دوستانش « زبان سعدی در کام » به «ذوالفقار علی (ع ) در نیام » شباهت داشت .