خلاصة:
مهمترین چالش معاد جسمانی که از طرف برخی از فیلسوفان الهی مخالف، مطرح شده، این است که بدن مادی، چون جسمانی است، چگونه میتواند پس از جدایی از روح، بعینه دوباره محشور شود و همان روح به او بازگردد؟ آبا بازگشت عین بدن، در قیامت، مبتلا به شبهات فلسفی، مانند شبهه آکل و ماکول، حشر انسان عظیم و ...، نمیشود؟ ما در این مقاله، سعی خواهیم کرد با روش تحقیق بنیادی، توصیفی و پس از بررسی نظریات سهگانه (عینیت، مثلیت و نظریه ملاصدرا) پیرامون معاد جسمانی و انطباق آنها با قرآن و روایات، ثابت کنیم که نظریه محقق طوسی و علامه حلی، تحت عنوان بازگشت اجزاء اصلی بدن، علاوه بر انطباق با نظریه شبیهسازی، با برخی از ظواهر آیات و روایات نیز تطبیق دارد. بنابراین، بدن انسان در قیامت، میتواند عین بدن دنیوی باشد، بدین نحو که از جزء اصلی بدن دنیوی که همان DNA است، چیزی باقی میماند که در آخرت، محشور شده و بدن اخروی انسان، از آن تشکیل میشود.
ملخص الجهاز:
در این مقاله سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که با پذیرش معاد جسمانی که در قرآن، امری مسلم شمرده میشود، چگونه میتوان این مسئله را از نظر عقلی و علمی موجه و مستدل کرد تا اشکالات فلاسفه نیز قابل حل باشد؟ آیا در اندیشههای فلاسفه و متکلمان، راهحلی برای این مسئله وجود دارد؟ آیا نظریات علمی همچون نظریۀ شبیهسازی که در علوم زیستی مطرح شده و حتی درباره حیوانات، اثبات علمی و تجربی شده است، میتواند این مشکل را حل کند؟ آیا میتوان برخی از نظریات حکما و متکلمان اسلامی بهویژه دیدگاه محقق طوسی و علامۀ حلی را بر این نظریه علمی منطبق نمود؟ در نهایت، آیا میتوان از آیات و روایات درباره معاد جسمانی، به نفع نظریات آنها و نظریۀ شبیهسازی بهره برد؟ البته مسئله معاد جسمانی، علاوه بر مستندات نقلی (قرآن و روایات) براساس این تفکر نیز مطرح است که روح و بدن در این عالم خاکی، یک رابطه منطقی و تکوینی و نوعی اتحاد حقیقی دارند؛ بدین معنا که نحوۀ وجود روح و خصوصیات آن، ارتباط مستقیمی با نحوۀ وجود بدن دارد و هر نوع تدبیر روح با بدن غیر متناسب با آن، از نظر عقلی و فلسفی امکان ندارد؛ چون اگر اینگونه بود، باید روح بتواند در بدنهای مختلف حضور پیدا کند؛ همچنانکه هر مظروفی میتواند در هر ظرفی قرار گیرد و این مستلزم پذیرش نظریه تناسخ است که ادله عقلی و متون دینی آن را نفی میکند.