خلاصة:
موضوع کنترل استراتژیک، به خودی خود پیچیده است و این موضوع در شرکت های هولدینگ دارای پیچیدگی مضاعف است. تحقیقات پیشین، دو متغیر رسمیت و تعداد معیار عملکرد (شفافیت) در کنترل استراتژیک اعمال شده توسط ستاد مرکزی در شرکت های هولدینگ را به صورت نظری مورد توجه قرارداده اند. در این تحقیق سعی شد تا با جمع آوری اطلاعات از شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، این موضوع مورد بررسی قرار گیرد و بهبودهای لازم ارائه شود. گرچه آزمون های انجام شده، ارتباط بین رسمیت و تعداد معیارهای ارزیابی به کار گرفته شده در کنترل استراتژیک را با عملکرد بلند مدت شرکت های نمونه تحقیق، تایید نکرده است، اما ترکیب این دو متغیر و ارائه چهار گونه برای کنترل استراتژیک، موجبات اندکی بهبود را در برقراری رابطه بین گونه های کنترل استراتژیک و عملکرد بلند مدت شرکت های هولدینگ فراهم آورد. آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که در شرکت های نمونه، شرکت هایی از عملکرد بالاتر برخوردار بوده اند که از گونه کنترل رسمی بر مبنای تعداد معیار کم تر استفاده کرده اند. به علاوه، یافته های تحقیق مبین آن است که هر شرکت هولدینگ باید به تناسب نوع تدوین و اجرای استراتژیک خود، از یکی از استراتژی های کنترل استراتژیک استفاده نماید و هماهنگی بیشتر بین این سه مرحله بر مبنای نقاط مرجع استراتژیک پیشنهاد شده، در یک شرکت، به بهبود عملکرد بلند مدت آن شرکت منجر خواهد شد.
ملخص الجهاز:
فرضیات فرعی اول : بین میزان رسمیت کنترل استراتژیک به کار گرفته شده توسط شرکت های مادر(اصلی) در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران </رجوع شود به تصویر صفحه> و نرخ بازده سرمایه گذاری آن ها رابطه معناداری وجود دارد.
بین تعداد معیارهای ارزیابی در کنترل استراتژیک به کار گرفته شده توسط شرکت های مادر (اصلی) در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نرخ بازده سرمایه گذاری آن ها رابطه معناداری وجود دارد.
بین میزان رسمیت کنترل استراتژیک به کار گرفته شده توسط شرکت های مادر(اصلی) در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و عملکرد آن ها بر مبنای شاخص M٢ رابطه معناداری وجود دارد.
بین تعداد معیارهای ارزیابی در کنترل استراتژیک به کار گرفته شده توسط شرکت های مادر (اصلی) در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و عملکرد آن ها بر مبنای شاخص M٢ رابطه معناداری وجود دارد.
بین گونه کنترل استراتژیک به کار گرفته شده توسط شرکت های مادر(اصلی) در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نرخ بازده سرمایه گذاری آن ها رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیات فرعی دوم : بین میزان هماهنگی(همسویی) گونه های تدوین ، اجرا و کنترل استراتژیک در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نرخ بازده سرمایه گذاری آن ها رابطه معناداری وجود دارد.
بین میزان هماهنگی(همسویی) گونه های تدوین ، اجرا و کنترل استراتژیک در شرکت های هولدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و عملکرد آن ها بر مبنای شاخص M٢ رابطه معناداری وجود دارد.