خلاصة:
فردوسی در دیباچه ی داستان بیژن و منیژه، از شبی سیاه سخن به میان می آورد و پیوسته این تیرگی را با مشبّه به هایی چون: شبه، قیر، فرش سیاه رنگ، پر زاغ، زنگار گرد، پولاد زنگ زده، اهریمن و مار سیاه به تصویر می کشد. شاعر در همان بیت نخست از ناآشکارگی بهرام و کیوان و تیر سخن می گوید و در پی، ماه را در ریخت هلالی اش وصف می کند. می توان چنین پنداشت ک ه تیرگی مطلق، نشان چیرگی خلیفگان عرب و دست نشانده های ترک آنها است. ناپیدایی بهرام (نشان جنگاوری/آهنگری، ستوربانی، داروگری)، کیوان (نشان کشاورزی و آبادکردن زمین ها و چشمه ها) و تیر (نشان فلسفه، علم و بلاغت و قلم)، نشانی است بر از میان رفتن طبقات اجتماعی ایران (ارتیشتاران، آزادان و دبیران) و هلال ماه با نوری خرد، نشان دهنده ی امید برای استقلال ایران است در پرتو حکومت اسماعیلیان و آل بویه و شکوفایی علمی در دوران فردوسی.
ملخص الجهاز:
ناپیدایی بهرام (نشان جنگاوری/آهنگری، ستوربانی، داروگری)، کیوان (نشان کشاورزی و آبادکردن زمین ها و چشمه ها) و تیر (نشان فلسفه ، علم و بلاغت و قلم )، نشانی است بر از میان رفتن طبقات اجتماعی ایران (ارتیشتاران ، آزادان و دبیران ) و هلال ماه با نوری خرد، نشان دهنده ی امید برای استقلال ایران است در پرتو حکومت اسماعیلیان و آل بویه و شکوفایی علمی در دوران فردوسی .
برزیگران یا همان dahigĝn سومین طبقه در میان پیشه های ایران باستان هستند و «طبقه ای از بلندپایگان زمین دار» در پایان دوره ی سـاسـانی (تفضـلی ، ١٣٨٧: ٤٨) که خویش کاری آنان کشـت و فراهم آوردن ٢٩ ثروت برای این امپراتوری بزرگ اســت .
ما می دانیم که دهقانان ، پاســـداران فرهنگ ایران بودند؛ چنان که ابومنصـــور محمد بن عبدالرزاق که فـــردوسی او را پهلوان دهقان نژاد می خواند (فردوسی، ١٣٨٦: ١/ ١٢) و او نیز مانند فردوسی، مذهب شیعه دارد (بابویه قمی، ١٣٦٣: ٢/ ٢٨٥؛ نظام الملک تو سی، ١٣٨٣: ٣٠٠) به د ستور خویش ، ابومنصور المعمری، فرمان میدهد «تا خداوندان کتب را از دهقانان و فرزانگان و جهان دیدگان از شهرها بیاورد» تا شـــاهنامه ی منثور را گرد کنند که دربردارنده ی روایت ها و اسطوره های ایرانی است (قزوینی، ١٣٦٢: ١٦٤) و پس از آن نیز خود فـردوسی در جایگاه دهقان نژادی ، این روایت ها را به نظم میکشد تا پاسبان فرهنگ درخشان ایران کهن باشد.