خلاصة:
قیام عبدالرحمن بناشعث و حارث بنسریج به انگیزه مبارزه با دینستیزی آمویان و
مساوات طلبی شکل گرفت. رهبران این دو قیام بهرغم اشتراک هدفهایشان» از شیوههای
متفاوتی برای دستیابی به آنها بهره گرفتند؛ این اشعث با شگردهای گوناگونی در کشاندن
گروههای مخالف امویان به همراهی قیام خود توفیق یافت و با انتقال قیام به عراق» در
اموی استوار نبودء بلکه بر اصلاح سیاست اقتصادی و اجتماعی آمویان تاکید میکرد.
سرانجام هر دو قیام سرکوب شدند,ء اما زمینه را برای قیامهای پس از خود فراهم آوردند و
در ضعف و سقوط خلافت اموی تاثیر گذاردند. این پژوهش با بررسی عوامل زمینهساز این
قیامهاء عوامل مشترک و متفاوت آنها را بایکدیگر میسنجد. پرسش اصلی مقاله این
است که فیامهای ابناشعث و آبنسریج چه خصال مشترک و متفاوتی با یکدیکر داشتند؟
ملخص الجهاز:
رهبران این دو قیام به رغم اشتراک هدف هایشان ، از شیوه های متفاوتی برای دست یابی به آنها بهره گرفتند؛ ابن اشعث با شگردهای گوناگونی در کشاندن گروه های مخالف امویان به همراهی قیام خود توفیق یافت و با انتقال قیـام بـه عـراق ، در پی براندازی اساس خلافت اموی بود، اما قیام حارث بن سریج بر پایه تعـارض بـا خلافـت اموی استوار نبود، بلکه بر اصلاح سیاست اقتصـادی و اجتمـاعی امویـان تأکیـد مـی کـرد.
این درگیریها در دوران امارت نصر بن سیار در خراسان نیز نتیجه ای در بـر نداشـت تـا اینکه پس از کشته شدن ولید بن یزید و روی کار آمدن یزید بـن ولیـد (١٢٦ ق ) کـه بـا شورش بر ضد ولید و کشتن وی بر جایگـاهش نشسـته بـود و از مخالفـان سرسـخت سیاست های وی بود، اوضاع تغییر کرد.
اوضاع سیاسی و اجتماعی خاستگاه دو قیام کوفه خاستگاه شورش ابن اشعث ، پادگان شهری جدید در تمدن اسـلامی بـود کـه در روزگار خلافت عمر بن خطاب و به فرمان وی به سعد بن ابیوقاص درباره مهـار امـور فتوح ایران و روند هجرت قبایل عرب به این سـرزمین ، سـاخته شـد (مقدسـی، ١١٦).
ایـن شـورش در آغـاز ویژگـی سیاسی داشت و ابن اشعث برای همراه کردن عراقیان با خود در این شورش ، به اصـلاح و بهبود اوضاع آنان وعده داد (طبری، ٦/ ٣٣٥)، اما پس از این شخصـیت هـای مـذهبی اداره قیام را به دسـت گرفتنـد و ویژگـیهـای ایـدئولوژیک بـر آن افزودنـد؛ چنـان کـه شورشیان شعار «یالثارات الصلوه » سر میدادند (حنبلی، ١/ ٣٤٠؛ ذهبی، ١/ ٧٠).