خلاصة:
نابرابری تورمی مبین رویارویی خانوارهای دارای مخارج مصرفی متفاوت، با نرخهای تورم مختلف است. برای بررسی وجود نابرابری در این مقاله از دو شیوه تحلیل توصیفی CPI ویژه خانوار (ضریب تغییرات) و شکاف ثروتمدارانه استفاده میشود. خانوارها نیز برحسب محل سکونت (روستا یا شهر و استان) دستهبندی شدند. این دو روش در مورد تمام مناطق شهری و روستایی (به تفکیک استان) و همچنین کل کشور محاسبه گردید. یافتهها حاکی از وجود نابرابری تورمی در مناطق روستایی و شهری در مقاطع زمانی است. روند این نابرابری طی زمان نوسانی است، ولی به صورت کلی در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی شدیدتر است؛ همچنین در سالهای اخیر بر شدت این نابرابری افزوده شده و لزوم تدوین سیاستهای خاص مناطق گوناگون اعم از روستایی و شهری و نیز استانها ضرورت بیشتری یافته است.
Inflation inequality illuminates that households with different consumption patterns face different inflation rates. The researches have used and calculate plutocratic price gaps to investigate the differences. The households’ are grouped in relation to rural and urban and provinces. The time period is 1374-1385 for rural areas and 1369-1385 for urban areas. The results show that there are inflation inequalities in both rural and urban areas in all provinces, and their trends are different too.
ملخص الجهاز:
پاسخ به پرسش هاي زير هدف اصلي اين مقاله است ؛ آيا شاخص مورد استفاده براي اندازه گيري نرخ تورم در کشـور بـه راسـتي منعکس کنندة نرخ تورم واقعي روياروي همۀ خانوارها صرف نظـر از محـل سکونتشـان (در روستا يا شهر و يا استان هاي مختلف ) است ؟ آيا نابرابري تورمي بين خانوارهاي کشـور (در صورت وجود)، شديد است و تغييري در اين نابرابري در سال هـاي مـورد بررسـي رخ داده اســـت ؟ بـــراي پاســـخگويي دو روش تحليـــل توصـــيفي CPI ويـــژة خـــانوار و شـــکاف ثروت مدارانه ١ به تفکيک مناطق روستايي و شهري و براي تمام استان ها اسـتفاده مـي گـردد.
حـال بـا اسـتفاده از ايـن رابطـه ، مـي تـوان ويژگي هاي آماري (ميانگين ، ضريب تغييرات و ضريب چولگي ) اين شـاخص هـا را در هـر استان و نيز کل کشور ارزيابي کرد و ميزان دقت يا مناسب بودن بـه کـارگيري CPI رسـمي به جاي شاخص قيمت ويژة هر خانوار را مشخص کرد.
بررسي نابرابري تورمي خانوارهاي مناطق شهري ايران غياثوند و ميرزايي (١٣٨٤) براي بررسي اثر وزن (سهم ) کالاهـا در شـاخص CPI بـر ايجـاد نابرابري تورمي در اقتصاد ايران طـي سـال هـاي ٨٢ــ١٣٥٣ از دو روش اسـتفاده کردنـد: در روش اول از اختلاف بين شاخص ثروت مدارانه و مردم مدارانـه بـه عنـوان مـلاک نـابرابري تورمي استفاده و نشان دادند که اين شکاف تنها در ٥ سال (سـال هـاي ٦٩، ٧٠ و ٧٣ تـا ٧٥) مثبت و در ساير سال هـا منفـي اسـت .