خلاصة:
به دلیل وجود رابطه مستقیم بین کیفیت زندگی و درآمد، برخورداری از رشد اقتصادی همواره یکی از اهداف ملل مختلف بوده است. از میان عوامل تاثیرگذار بر رشد اقتصادی کشورها به نقش دولت توجه ویژهای میشود. میزان دخالتهای بودجهای دولت در اقتصاد را با شاخص اندازة دولت نمایش میدهند. بنابراین در این مقاله چهار نوع شاخص اندازة دولت یعنی اندازة دولت بر مبنای مخارج کل دولت، مخارج جاری دولت، مخارج عمرانی دولت و مخارج جبران خدمات کارکنان، ملاک قرار گرفته است. برای بررسی اثر اندازة دولت بر رشد اقتصادی از روش اقتصادسنجی پنل آستانهای و دادههای سالهای 2000 تا2010 استفاده شده است. اینکه منبع اصلی تامین بودجة دولت از مالیات باشد یا از منابعی طبیعی مانند نفت، انتظار میرود که اثر حجم مشخصی از دخالتهای بودجهای بر رشد اقتصادی را بهشدت متاثر کند. بنابراین دو گروه کشورهای با بودجه برمبنای نفت و بر مبنای مالیات، بررسی و باهم مقایسه میشوند: کشورهای عضو اپک و کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی(OECD). بهمنظور درنظرگرفتن تفاوتهای بین کشوری در هرگروه از کشورها متغیر آستانهای با توجه به سابقة کشورها استاندارد شده است. این کار نه تنها خللی در مدل وارد نمیکند(چراکه متغیر آستانهای در روش آستانهای اساسا وارد مدل نمیشود)، بلکه باعث افزایش دقت نتایج وقتی که دادههای تلفیقی بهکارمی روند میشود. با توجه به اینکه این روش برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفته وهنوز حواشی آن در ادبیات بحث نشده است کار به هر دو روش استانداردسازی متغیرآستانهای و معمولی(بدون استاندارد سازی) انجام و نتایج مقایسه میشوند. نتایج برای انواع مختلف مخارج دولت، وجود دو رژیم را تایید میکند و به این توصیة سیاستی میانجامد که کشورهای اپک در راستای افزایش نرخ رشد اقتصادی و با فرض ثبات سایر شرایط باید مخارج کل و عمرانی خود را افزایش دهد، ولی مخارج جاری خود را در حد فعلی نگه دارند. در مورد کشورهای OECD، بالعکس انواع مخارج از حدآستانهای بهینه بسیار فاصله دارد و باید کاهش یابند بهجز در مورد مخارج جاری که حدآستانهای 19 درصد به عنوان نقطه بهینه معرفی میشود. در مورد مخارج جبران خدمات کارکنان در هردوگروه رابطهای مثبت با رشد تایید میشود.
Economic growth is one of the most important goals of all societies all over the world. Among the determinants of economic growth rate, the government size has always been of particular interest. Natural resources let governments spend more easily in comparison to tax-based governments. Using panel data models brings talk about regression results more confidently due to more observations availability. In this paper, we apply Ram(1986) model to comparatively examine the effects of different types of government expenditure on economic growth through a panel threshold approach in OECD countries and those of OPEC. To control for cross country differences we use standardized government size as the threshold variable. Since using standardized threshold variable is done for the first time in the world and the implications of such an approach are not discussed in the literature, we used both methods(standardizing or non-standardizing the threshold variable). The data are from valid international organizations such as IMF &Worldbank. The results indicate that the Armey curve exists neither in OECD countries nor in OPEC countries except for current expenditures in OECD countries for which a threshold value of 19 percent is obtained. As a conclusion for this work, government size in OPEC countries can be far larger than it is now. About OECD, the results show that except for current expenditure, government size is far larger than growth rate.