خلاصة:
روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران در پیچیده ترین شرایط خود در سال ها و دهه های اخیر قرار دارد. این شرایط به گونه ای است که به نظر م یرسد به سمت حادتر شدن در حرکت است. عوامل گوناگونی بر روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار است و باعث افزایش تنش در این روابط شده است. مسئله اصلی این مقاله مشخص نبودن عوامل تاثیرگذار تنش زا بر روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران است. این مقاله در پی پاسخ به این سوال بوده که مهم ترین عوامل تنش زا در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران پس از روی کار آمدن ملک سلمان کدام اند؟ فرضیه مطروحه در این مقاله این است که عوامل تاثیرگذار در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران شامل سه دسته عوامل داخلی (عربستان سعودی)، منطقه ای و فرا منطقه ای م یباشند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل داخلی ریاض از قبیل رویکرد سیاسیون جدید این کشور نسبت به ایران، تلاش مقامات سعودی برای فرافکنی مشکلات داخلی و نحوه گردش نخبگان در این کشور، احساس باخت های منطقه ای، تلاش برای تقویت گفتمان وهابی سنی در مقابل گفتمان شیعی و احساس ناامنی و تلاش برای ائتلا فسازی در مقابل ایران و همچنین رویکرد جدید غرب به منطقه، کاهش وابستگی غرب به نفت عربستان و توافق هسته ای بین ایران و غرب مهم ترین عوامل تنش زا در روابط عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران است. این تحقیق از نوع کاربردی و با روش توصیفی انجام شده و در گردآوری داد هها از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
ملخص الجهاز:
خصوصا آنکه ریاض بر این عقیده است که آمریکا دیگر متحد قابل اعتمادی نیست ؛ زیرا عدم رغبت اوباما برای مداخله در سوریه ، (که منجر به عدم پذیرش عضویت غیر دایم شورای امنیت توسط عربستان شد) خودداری از حمایت حسنی مبارک ، رییس جمهور سابق مصر پس از تظاهرات مردمی در سال ٢٠١١ و آمادگی برای گشودن یک صفحه ی جدید در روابط واشنگتن با ایران ، عربستان سعودی را به این باور رسانده که همان طور که نصر و دیگر تحلیل گران معتقدند ایالات متحده دیگر نمی تواند متحد سفت و سختی به شمار آید که برای کمک به دوستان عرب خودش آماده باشد (٥٢٠١٦/Luce, January)؛ بنابراین تلاش هایی که عربستان سعودی با بهره گیری از ابزارهای قدرت نرم و سخت و قدرت نهادی خود در منطقه برای ممانعت از برهم خوردن توازن قدرت منطقه ای به نفع جمهوری اسلامی ایران انجام داد، ضمن اینکه روابط دو قدرت منطقه ای را در وضعیت «دشمنی با بازی حاصل جمع صفر و معمای امنیتی شدید» قرار داده ، سبب شده خاورمیانه در یک وضعیت «بلاتکلیفی سیاسی » به خصوص در سوریه ، عراق ، یمن و لیبی قرار گیرد.
(١٣ :٢٠١٤ ,Gause) بنابراین علاوه بر تلاش برای جبران عقب ماندگی های منطقه ای ریاض سعی دارد تا از نفوذ گفتمانی شیعی در منطقه جلوگیری نماید؛ بنابراین یکی از راه های اصلی مقابله با نفوذ گفتمانی تهدید نشان دادن تهران به کشورهای عرب منطقه است ؛ لذا به این خاطر است که ریاض از افزایش تنش های مدیریت شده با تهران استقبال می کند تا تهران را مایل به بلعیدن ریز قدرت های عرب منطقه جلوه داده و خود را در نقش مدافع تمام عیار اهل سنت به جهان عرب و اسلام معرفی نماید؛ زیرا این تنش ها می تواند باعث برجسته سازی علقه های قومی ـ مذهبی در بین اعراب منطقه شده و بسیاری از کشورهای سنی منطقه عربستان را به عنوان راهبر و برادر بزرگ تر خویش که حامی و نگهبان آنها است ، پذیرا باشند.